green parel

 
 

خط دیورند به مادر جانش

 

 

مادر جان سلام،

مادر جان، در دنیا خط‌های زیادی وجود دارد؛ مثلاً خط قطار، خط ابرو، خط استوا، خط فکر، خط نکاح، خط نستعلیق، شیر و خط وغیره، اما از این خط خوب نگهداری کن که در آینده تمام جنجال‌ها در افغانستان بر سر خط من، یعنی خط دیورند خواهد بود. این خط از آن خط‌های رئیس اجراییه نیست که فقط در دفتر خودش می‌چلد. سرنوشت یک ملت پنج‌هزار ساله به این کاغذ گره خورده است.

 

مادر جان، 

از هر کوچه که می‌گذری بگذر، از کوچه پارلمان بریتانیا رد نشو که رشوت خور و قاچاقبر زیاد دارد. نشود که کسی راه را بر تو ببندد و ترکاری چاشت را از نزدت بدزدد. دیگر اینکه اکثر اهالی این کوچه انفلونزای مُخ دارند. همیشه سنگ و کلوخ چندمنظوره در جیب می‌‌گردانند و اگر از عابری خوش‌شان نیامد، سنگسار می‌کنند. اهالی این کوچه تفنگ هم دارند تا اگر گاهی احساس خستگی و دلتنگی کردند، بر شهروندان شلیک کنند. یعنی در کشور هرچه فساد جریان دارد، یک لین آن از همین کوچه می‌گذرد. برای مدتی از عبور از این کوچه بی‌خیال شو.

 

مادر قندم،

اگر سر قبر شکسپیر رفتی مرا زیاد دعا کن. یک مرغ نذر به گردن بگیر. چند روز بعد برای امضای یک قرارداد میان انگلیس و افغانستان به کابل سفر می‌کنم. من از مرگ نمی‌ترسم، از ارگ می‌ترسم. اکثر کسانیکه بصورت عمودی به این ساختمان وارد شده، به صورت افقی بیرون آورده شده. وظیفه خطیری پیش رو دارم ولی اگر موفق شوم معاهده را امضا کنم، اسمم در تاریخ ثبت خواهد شد. یک قرارداد گنگ من خوراک دو صد سال بحث سیاسی افغان‌ها خواهد شد. راستی تو افغان‌ها را می‌شناسی؟ میدانم نه. بگذار بگویم. افغان‌ها بدبخت ترین مردم روی زمین هستند. نان خوردن ندارند، برای بحث سیاسی جان می‌دهند. از کراچی‌وان گرفته تا بولانی فروش و نانوا در این کشور وزیر خارجه و تحلیل‌گر سیاسی است. همان مسئله سنگسار را که در بالا گفتم، پارلمان بریتانیا از پارلمان اینجا به عاریت گرفته. اینجا مردم با سنگ بحث سیاسی می‌کنند.

 

مادر گلم،

 در نامه بعدی که برایم می‌فرستی از وضعیت برق هم بگو. حالا که بهار شده برق‌ها باید منظم شده باشد. من که در هند بریتانیا فعلاً قومندان هستم، برق خیلی منظم داریم. خدا کند از شما هم منظم شده باشد. به همسایه‌ها سلام بگو و مواظب پدرم باش.

 

بااحترام،

پسر نازدانه شما، دیورند

 

از برگہ ظفر