green parel

 
 


زنان مصاب به امراض روحى و روانى در افغانستان  

مرض روانى

چهار دهه است در کشور ما جنگ ادامه دارد که تمام عرصه های  اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی زندگی مردم ما را تحت تاثیر قرار داده  و مردم ما از این ناحیه بیشتر به مشکلات مواجه استند موضوع بحث ما در این مقاله مشکلات روحی و روانی مردم بخصوص زنان ما است مطابق گزارش های ملل متحد که بیشتر از سه ملیون افراد مصاب در داخل و خارج کشور دارد جنگ که یگانه عامل آن است ، که متخصصان،دانشمندان ما باید در زمینه ژرفنگری نموده و نسخه های مدارا را برای محو  جنگ و تامين صلح كه منجر به آرامی  ، آسايش و از بين بردن این فاجعه شوند که مردم ما را به امراض گوناگون گون بخصوص روحی و روانی مبتلا نموده است  نسخه های معالجه این   امراض را مى شود بايد زودتر صادر نمايند در غير ان ما شاهد بيشترين افراد مصاب به امراض روانى خواهيم بود 

بنا بر تجربه و تحصيلات اختصاصى در اين رشته پزشكى در مورد امراض روحی و روانى كه دارم كوتاه  مكث مى نمايم

اين مرض بيشتر عوامل اجتماعى و ژنيتك بخصوص از فقر و کمبود های جامعه و محيط زيست  پیدا می شود و به شکل ژنيتك در انسان ها هم باقی می ماند و وجود دارد  که مبتلا گردیدن نسل جدید بیشتر خطر مصاب شدن به این مرض خطرناك را از طریق ژن و یا هم محیط زیست اجتماعی فقر و نا به سامان دانسته شده است  که باید در عرصه توجه لازم كرد در مورد اختلالات روحى و روانى در افراد که بیشتر زنان در خطر مصاب شدن قرار دارندمعلومات مختصر  را ارايه ميدارم

مرض روحى و روانی چیست ؟

بیماری روحى و روانى به زبان انگلسی Mental disorder به مریضان ابلاغ می شود تأثیرات بر تفکر و رفتار آنان كه باعث ایجاد نا راحتی ها و تاثيرات بالاى توانايي در برخورد و انجام وظايف روزمره افراد از خود بجا مى گذارد  که انسان را خسته و ناتوان ساخته و اختلالات را در سلوک و کردار فردی شخص ببار می آورد 

عوامل آن تا به حال بطور درست و مشخص تشخيص نگرديده است اما مى توان گفت كه ژنتيك و يا هم هسترس هاى خانواده گى محيطى ،اجتماعى يكى از عوامل آن مى باشد  در اثر تشوشات و يا صدمه شخصيتى در فرد  وارد  شده كه ژرف و درونى بالاى انسان تأثيرات  نا گوار با خود دارد كه در سيستم عصبى اختلالات را ببار مى اورد و يا تاثير و  تفكر بيجا در رفتار ، سلوك افراد مريض كه باعث نا توانى آنان  مى شود بوجود مى آورد  

دانشمندان و متخصصان  در مورد اين مريضى تعريف هاى مختلف دارند ولى اصلى ترين تعريف آن قطع  روابط مغزى با دنيايي حقيقى است كه بيشتر هذيان گفتن  و يا توهم گفتن همراه است يعنى 

 هذيان گفتار كه بيان غير  واقعى است و يا بيان غير عمد و درك نا درست از واقعات و  توام به معناى ان است كه شنيدن و ديدن واقعات كه اصلا وجود ندارد و يا غير واقعى است  و يا شنيدن و ديدن عمد غير حقيقت چيزى كه اساسآ نيست و  يا نبوده است و امراض روحى و روانى به انواع مختلف تقسيم گرديده است 

كه ذيلا مختصر به معرفى مى گيريم .

١- بيمارى روانى سايكوز 

٢- بيمارى روانى پانيك

٣- بيمارى روانى هيستريا 

٤-بيمارى روانى شيزوفرينى يا  اسكوزفرنى

٥- بيمارى روانى سايكوپتى 

٦-بيمارى روانى سايكوتيك و 

٧- بيمارى روانى دو قطبى 

 

١-بيمارى سايكوز

مريضى روانى است كه آسيب پذيرى فردى و شخصيتى انسان در محيط زيست به وجود مى آيد  كه ناشى از ژن يا تاثيرات و حوادثات خطرناك دوره كودكى و يا تجربه محيط دوره زندگى فرد باشد و بيشتر در اثر استفاده مواد مخدر مانند چرس ، مارى جوانا هم يكى از عوامل آن است به وجود مى ايد و روابط مستقيم با استفاده از مواد مخدر دارد 

سايكوز ها بيشتر كم خواب ،مضطرب ، شيدايى يا جنون و افسردگى مى داشته باشند  

بخشى از ان نوروز (روان نژند) است كه كه فرد محیط خارج در هم نمی آمیزد. رفتار ممکن است شدیدا مختل شود، اما از هم گسیختگی شخصیت وجود ندارد. احساس ناراحت بودن، از یاد بردن نقش اجتماعی خود، پرخاشگری، اختلال خواب، خستگی و ناتوانی در روابط جنسی، سازش با مشکلات، عدم سازگاری، رفتار کودکانه و اضطراب مداوم در افراد روان نژند مشاهده می شود . اضطراب، هیستری، وسواس و فوبیا از انواع نوروز های مهم هستند

٢-بيمارى روانى پانيك

وحشت زدگی نوعی بیماری روانی از گروه اختلالات اضطرابی است که با هجوم ناگهانی وحشت به بیمار و ترس از وقوع مجدد آن‌ها مشخص می‌شود.

 

٣-بيمارى روانى هستيريا

عدم ارضايى جنسى و يا مشكلات جنسى يكى  از دانشمندان اين مرض را تظاهر جنسى منحرف شده و سر كوفته مى باشد به تعريف گرفته است كه كشمكش هاى جنسى منجر به اختلالات روانى مى شود ازدواج يكى از راه هاى تداوى اين مرض روانى است 

 

٤- بيمارى روانى اسكيزوفرنى يا شيزوفرينى

فرد رفتار و گفتار غير واقعى دارد اختلال در درك واقعيت نزد مريض پيدا مى شود كه نا توانى در انديشه ، عاطفه ، انجام رفتار هاى نا معقول ،خود كامه گى ، باور هاى نادرست ،اشفتگى ، ابراز نكردن عاطفه ، اهداف نداشتن در كار و در زندگى و همچنان 

آشفته گى ، خستگى ،اضطراب را همراه مى باشد  كه استفاده مواد مخدر هم يكى از عوامل ان است 

 

٥- بيمارى روانى سايكوپت

افراد مصاب به اين بيمارى خود مختارى و خود كامه گى يكى از خصايل شان است و فكر مى كنند آنان از ديگران كرده قويتر اند به اين منظور به ديگران نزديك مى شوند تا از آنان سوى استفاده نمايند كوشش مى نمايد با مهارت ها و زيركانه با جذابيت به ديگران نزديك باشند بخاطريكه قويتر استند به استفاده جوى ديگران مى پردازند اين مريضان صادق نيستد و فريبكارى بيشتر مى نمايند بعضا با چهره مظلوم و امداد خواه و نرم حضور دارند بعضا هم به چهره جانى و قاتل و جنبه هاى مضر و مخرب دارند انان قادر  به درك و عواطف و احساسات  ديگران نيستند و ميان نيت شان مقصد خوب وجود ندارد و بيشتر امكانات عضويت در باند هاى قاتل و جنايتكار دارند .

٦ - بيمارى روانى سايكوتيك ! يكى از انواع مريضى روانى است كه اساسى ترين مرحله افسرده گى با روان پريشان و يا پريشانى هاى بيمورد در افراد بروز مى كند كه نا توانى هاى درونى را ببار مى اورد كه اختلال در كار 

روز مره ياد شده و توانايى انجام وظايف نورمال روزانه را مريض از دست مى دهد 

توهمات ! با شنيدن صدا هاى غير واقعى كه مثلا گفته مى شود تمام اين ها ادم هاى خوب نيستد وَ يا هذيان ، احساس گناه در خود و يا هم شكست كه هر لحظه انتظار عوامل خطر ناك را دارند

عوامل مريضان سايكو ها بيشتر در بستر خواب مى باشند شب بيدار خوابى و روز را به خواب سپرى مى نمايند و كمتر توجه به وضعيت ظاهرى  شان مى نمايند از لباس پوشيدن و حمام كردن مى ترسند هميشه انتظار يك حادثه بد را مى كشند و احساس گنهكارى نزد شان بلند مى رود 

 

٧- اختلالات دو قطبى

نوسانات و اختلالات دو قطبى است كه بنام مريضى شيدايى ياد مى شود كه در جوانان بيشتر بروز مى كند فرد از سن چهل سال ببعد دچار اين نوع مريضى نمى شود 

 

اين مريضان در خارج كشور با ترزيق ادويجات وتراپى هاى كوتاه مدت و دراز مدت روحى و روانى بيشتر مواظبت مى شوند واكثريت انان دوباره صحت ياب مى شوند ولى در كشور ما بنا بر سطح اقتصاد پايين  و جنگ كمتر از اين مريضان مواظبت صورت مى گيرد 

خوب مرض روحى و روانى بحث وسيع است كه نمى توانيم اينجا بيشتر در مورد تماس بگيريم زيرا موضوع بحث ما زنان مبتلا به مرض روحى و روانى افغانستان  استند 

قسميكه در معرفى امراض روانى گفته امديم اين مرض يا ژنيتكى است و يا هم به اثر تاثيرات اجتماعى و محيطى نزد اشخاص بروز مى نمايد 

ما در مورد ژن صحبت نمى نمايم ولى در مورد زنانيكه كه در اثر جنگ نبود شرايط مساعد زندگى به اين مرض مبتلا مى شوند و روز تا روز نتنها اين مريضى در بين زنان بلكه در ميان كودكان و مردان ما به سطح بلند تر رو به توسعه و رشد است كه 

عوامل ان هم جنگ چهار دهه ، كشت وزرع مواد مخدر و استفاده تعدادى بيشتر مردم از مواد مخدر كه  زنان حز آنان  استند خشونت 

خانواده گى ، فقر، جنگ ،كشتار جوانان ،انتخار، انقجار و مهاجرت يكى ديگر مشكلات است كه اگر توجه نشود به روانى هاى كشور افزود خواهد شد 

زنان كه در كشور سالهاست بار خشونت را به شانه مى كشند بيشتر نا آرامى  ها از محيط خانواده كه با تحقير ،توهين ،كتك زدن ، عدم حرمت به مقام شان اغاز مى شود تعدادى اين مريضان كه ژنيتكى نيستند درسنين بزرگ بنا بر همين عوامل و يا هم مشكلات ديگر مبتلا به اين مرض مى شوند و بدتر اينكه نگهدارى اين مريضان براى خانواده ها  ننگ و شرم پنداشته مى شود بسيارى از فاميل ها از نگهدارى چنين مريضان كه خواهران ،برادران ،مادران و أقارب شان استند سر باز مى زنند يا انان را در كوچه ها رها مى كنند يا بنا بر نداشتن امكانات و شرايط دشوار زندگى به مرستون ها تسليم مى نمايند كه هيچگاه دوباره به عيادت شان نمى روند كه مريضان روانى از اين ناحيه رنج مى برند كه حالت روانى شان پيشرفته مى شود از جانب ديگر خشونت در خانواده و محيط هم در توسعه و رشد اين مريضى نقش دارد گر چه در قانون اساسى كشور كه تمام اتباع افغانستان اعم از مردان و زنان در مقابل قانون از وجايب و وظايف برابر بر خوردار استند ولى متاسفانه روى كاغذ باقى مانده و توجه به زنان در سطح پايان قرار دارد و يكى ديگر از مشكلات ، فقر زنان ، بيكارى  و بيسوادى است ،خود شناسى و عدم اگاهى از حقوق شان و مشاركت شان در اجتماع هم چندان چشمگير نيست زيرا اتكا به تعداد از بانوان روشنفكر در پارلمان و يا محيط كار وزارتخانه گرديده است و بس ، كه نبود شرايط معيشتى مساعد هم به مريضان روانى افزود خواهد كرد 

تعدادى از زنان و اطفال ما در ولايات و شهر ها به مواد مخدر معتاد گرديده اند كه يكى  از عوامل امراض روحى  و روانى است ما تعدادى از زنان روانى داريم كه با شانس  بهتر در شهر كابل، قندهار ، مزار شريف ،ننگرهار و هرات  تعمير براى پرستارى و مواظبت انان بنام دارلمجانين و يا مرستون  در نظر گرفته شده است كه 160خانم ميان سال ، 327مرد و 168 جوان و نوجوان 

كه مريضان از دوره طالبان تا به حال  انجا نگهدارى مى شوند تا اندازه از حمايت های معنوی و بهداشتى بر خوردار استند ولى اين امكانات در ولايات و روستا هاى دور دست يا وجود ندارد و يا هم از نظر به دور مانده است ما چندى قبل شاهد مرگ بانو  ريزه گل روانى بوديم  كه در هواى سرد در كوچه ها و پس كوچه هاى كابل با اقارت جان سپرد قصه درد ناك اين زن من را وا داشت تا اين مقاله را بنويسم وى كه روانى شده بود و خانواده اش بنا بر فقر و تنگدستى از تداوى اش كنار رفته بودند و همچنان تحت تاثير گرفتن شخصيتى خانواده ها در جامعه و شرميدن بالاى مريضان روانى بنا بر عنعنات نا پسند جامعه ما نا گزير اين زن روانى را از خانه كشيده و رها كردند كه ديگر بنام خانواده ياد نشود زيرا شخصيت فردى خانواده مورد سوال قرار مى گيرد این هم مشكلى ديگريست كه مريضان روانى را بيشتر متضرر مى سازد مردم ما هم كه بيشتر فقير استند و فقر  جنسيت در جامعه مشكل بزرگ مردان را تشكيل  مى دهد از اين زن روانى استفاده هاى جنسى نموده اند كه بار ، بار اين زن  ريزه گل حامله مى شود و طفل هايش در كوچه ها و سرك ها مميرد او كه از مردن اطفالش بيشتر متاثر مى گردد در كوچه ها و سرك ها شب ها و روزه را سپرى مى نمايد تا اينكه جهان فانى را وداع مى گويد كه قلب هر زن و مرد با احساس را جرعه دار مى سازد چنين نمونه ها در كشور ما کم نیست که ما با بيشترين  سر مى خوريم اينجاست كه قلب و احساس بلند انسانى به فغان امده و صداى حمايت خواهى را بلند مى نمايد كه ما از نهاد ها ،شورا ها ،نهاد هاى مدنى و وزارت زنان و بالاخره از دولت افغانستان در عرصه حمايت مريضان روحى و روانى بخصوص همچو ريزه گل و ده ها ريزه گل ديگر كه در سرك ها جان مى سپارند ، متعادان كه در پل سوخته و زير پلچك هاى دريا كابل و ديگر ولايات به حالت بد بسر مى برند توجه لازم شان را آرزو داريم  زيرا همه شان فرزندان همين مرز و بوم استند كه قربانى جنگ و حفظ منافع كشور هاى ذينفع و ابر قدرت در كشور ما شده اند زيرا بزر مواد مخدر از منافع انان بشمار مى رود 

شايد هم به سؤالى بر بخوريم كه در كشور ما براى ديگر افراد جامعه كه سالم استند كجا توجه مى شود كه براى بيماران روانى توجه صورت گيرد ؟ 

بلى پاسخ به  اين سوال دشوار است ولى  در اين عرصه مى شود  از سيستم با قوت دولتدارى و تامين صلح وثبات نام برد و همچنان حمایت  وزارت بهداشتى ،امور اجتماعى ، اقتصاد در جمع نهاد هاى مدنى ، وزارت صلح ،وزارت زنان  كار ارزنده را باید انجام داد و مردم ما را با تأمین صلح پایدار از اين مرض مضحك و ديگر امراض نجات بدهند

ارزو دارم اين مقاله كه با استفاده از جزئيات انتر نت تنظيم گرديده مورد استفاده سود مند شما قرار گيرد .

تهيه كننده

زرغونه "ولى" جرمنى 23.01.2019