green parel

 
 

زنان ديروز و امروز"

 ‏"Anna Christin Koch"

بر گردان مارينا يارمل

 

هشت موارد كه قبلا زنان اجازه سهم گيرى و انتخاب انها را نداشتند.

١- سياست...

زنان در عصر هاى مختلف و موقعيت هاى مختلف جغرافيايى، هيچ گونه سهم در سياست نداشتند.

بعد از سال ١٩٠٨ پا در اين عرصه گذاشته و دقيقا بعد از سال ١٩١٨ميتوانستند رسماً در هر راى گيرى سهيم شدند. و از ان بعد به جهانيان به اثابت رسانيدند كه سياست را ميشود فرد با پتلون يا با دامن به تنى پيشبرد.

 

٢- تعليم و تحصيل...

با انكه حتا امروز هم هستند بانوان كه پنهانى به تدريس و تعليم ميپردازند، و يا با نام هاى مستعار نوشتار و گفته هاى شانرا بدست نشر ميسپارند، اما اين حق رسما در المان براى خانم ها از سال ١٩٠١ داده شد.

 

٣- كار...

اينكه خانم ها در كار بيرون اشتغال پيدا كردند در نيمه سالهاى ٥٠ ديگر مسله نو نبود.

ولى با ان هم سياستمداران خودخواه هنوز هم كار هاى منزل را براى يك خانم بيشتر ميخواستند تا در اجتماع.

 يك خانم به مجرد عروسى كردن مستقيما گماشته ميشد براى أمور منزل. و مرد هر لحظه اجازه داشت تا كار رسمى بيرون منزل خانمش را لغو قرار دهد.

كه اين مسله بعد از سال ١٩٥٨ منع قرار داده شد و تصميم گيرى بدست خود زن قرار گرفت.

 

٤- كدبانو و بازنشستگى( تقاعد)

أمور منزل و نگهدارى از طفل بسته با نام خانم ها بوده، چنانكه حتا يكبار هم در فكر زمان تقاعد و بازنشستگى شان هيچ كس نبوده.

بخصوص اگر حداقل پنج سال متواتر به كار بيرون مشغول نبودند.

از سال ٢٠١٤ بدين طرف اولين قدم در اين مورد برداشته شده كه زنان منزل اگر در كار هاى مزدى براى دو سال هم كار كرده باشند، از امتياز تقاعد برخوردار ميشوند.

 

٥- انتخاب نام بعد از ازدواج

تا سال ١٩٧٦ خانم ها بعد از ازدواج مجبور بودند نام شوهر را بگيرند. هيچ مردى حاضر نبود نام خانم را بگيرد.

بعد از سال ١٩٩١ خانم ها توانستند نام را خود شان انتخاب كنند كه ايا از شوهر را ميگيرند يا از خود شانرا نگاه ميدارند و يا هم ميكسى شيرينى براى خودشان ميسازند.

 

٦- طلاق از جانب زن

ازدواج از نظر قانون هميشه به عنوان نهاد ارزشمند در نظر گرفته شده. بنابر اين پروژه طلاق هم كار ساده نبوده.

براى دادن طلاق يك زن از جانب مرد، كافى بود با يك خشونت خانوادگى و يا تجاوز پروسه طلاق انجام يابد. در اين حالت زن نه تنها از اجتماع رانده ميشد بل از نگاه اقتصادى هم زندگى اش ختم ميشد.

بعد از سال 1977 قانون يك جانبه "گناه" يعنى گناهكار شمردن زن و دادن طلاق به قانون "از بين رفتن و خراب شدن مناسبات" تبديل شد. 

بدين معنى كه زن هم حق را تصاحب شد كه با دليلى ميتواند طلاق از جانب وى باشد.

٧-دفاع از خود در مقابل تجاوز مردان :

 گرفتن تصميم براى داشتن طفل و يا قرابت جنسى با شوهر، ميتوان انرا در زندگى زن يك انقلاب شمرد.

بعد از فيصله رسمى دولت المان بعد از سال ١٩٩٦، خواهشات كه خواست دو جانبه نبوده( زن وشوهر) هم به مصابه تجاوز حساب ميشود.

٨-برداشتن طفل:

براى تصميم گيرى انكه زن طفل را از بين ببرد شوهران نقش عمده داشتند.

از بين رفتن اين مسله و جريمه شدن انانيكه به اين مسله داخلت ميكردن بعد از سال ١٩٧٤ تصويب شد. براى از بين بردن طفل تا ان زمان بيمه هاى صحى هم همكارى نميكردند. و حتى داكتوران از دادن مشوره در زمينه تا زمانيكه شوهر هم حاضر نبود، خوددارى ميكردند.

 

با وجود اين همه تغيرات در قوانين باز هم در بسيارى موارد هنوز هم كمبودى ها و تفاوت هاى وجود دارد.

بهر حال هنوز هم راه طولانى را در پيش داريم