پیام های به مناست 8 مارچ

روز هشتم مارچ روز بين المللى زنان را با همكارى مسولين مهاجران در بريمن با تازه واردان عزيز جشن گرفتيم ...!!!

انان كه با قبول مشكلات زيادى به المان امده اند

و فعلا هم پرابلم هاى روحى و روانى اكثريت انان را تهديد مى نمايد امروز برنامه شاد و ايجاد فضاى صميمانه ميان مهاجران بشمول مهاجران كشور هاى ديگر راه اندازى گرديد

در اين محفل بعد از اينكه پيام تبريكه و معلومات مفصل در مورد اينروز خجسته توسط زرغونه ولى مسول شوراى مهاجران بريمن قرائت شد مسولين كشور ميزبان هم در رابطه به هشتم مارچ صحبت ها نموده اند و همچنان سايت انترنتى مرواريد سبز ( بانوان ) و مجله بانو هم به معرفى گرفته شد كه مورد استقبال اشتراك كننده گان قرار گرفت .

در اين نشست مهاجران عزيز در حاليكه از صورت شان شادى وصمميت نمايان بود از تدوير چنين محافل استقبال نيك كردند و خواهان ادامه همچو گرد همايى ها شده اند .

متاقبا پارچه شعر از قلم زرغونه ولى قرائت شد كه بعد از صرف غذا اين محفل با رقص وپايكوبى و همچنان اهداى تحفه ها از طرف تعداد از مردان مهاجر به رسم احترام و تجليل شايسته از اين روز به همسران شان تقديم گرديد ، محفل در فضاى شاد وصميمانه خاتمه يافت .

سلام ها و درود های قلبی ام را خدمت تک تک شما خوانندگان گران قدر تقدیم داشته و صمیمانه ترین تمنیات و تبریکاتم را به مناسبت تجلیل از روز زن، برای همه بانوان عزیز وطن و همه مردان و زنانی که به اصل جایگاه واقعی انسانی صرف نظر از جنسیت باور دارند، نثار میکنم.

در هیچ صورتی من از این که یک روزی در تقویم به نام تجلیل از زن مسمی شده است، راضی و خوشنود نیستم. چون این موضوع بیانگر این است که مشکلاتی در زمینه حقوق و جایگاه شخصیت زن وجود داشته و دارد که نیاز بودن یا داشتن یک روز ویژه در تقویم را خاطر نشان میسازد و دقیقا این خودش یعنی این که یک‌ جایی کار در زندگی اجتماعی انسان ها ایراد دارد.

در غیر آن، هرگاه جایگاه های طبیعی، شخصیتی، حقوقی و اجتماعی همه مطابق به نورم های انسانی مشخص، تعین و قابل احترام میبود و هیچ نوع تبعیض، به ویژه تبعیض جنسیتی یی وجود نمیداشت که زنان مجبور به قیام و مبارزات تاریخی نمیشدند، نیازی برای روز ویژه "زن" هم، وجود نداشت‌.

گاهی عده ای از دوستان تصور میکنند که تلاش بانوان برای تعین جایگاه شخصیتی و اجتماعی شان و از جمله تجلیل از روز زن، زیاده خواهی زنان نسبت به مردان است.

در حالی که هرگز چنین نبوده و نخواهد بود. حرف ما فقط این است که انسان ها از لحاظ جنسیتی برتری بر همدیگر ندارند و جنس درجه اول و درجه دومی هم وجود ندارد. در هیچ آموزه و تفکر دینی هم چنین چیزی نیامده است که مرد بر زن و یا زن بر مرد از نظر جنسیتی که با آن خلق شده اند، یکی بر دیگری برتری و یا کهتری دارد.

وقتی همه معتقدیم و میگوییم که انسان (اشرف المخلوقات) خداوند هست، در ابن مقوله هر گز گفته نشده که این انسان (مرد) یا (زن) هست، چون منظور فقط انسان هست.

و ما تنها همین‌ را میخواهیم که برای آن عده از مردان و زنانی که تصور میکنند که زن یا مرد از نظر جنسیتش، درجه اول یا دوم است، بگوییم که این درست نیست.

جامعه انسانی نه میتواند بدون مرد و نه هم بدون زن وجود داشته باشد. لذا این هر دو جنس از نظر "جنسیت" شان‌ درجه و موقف برابر در ساختار جامعه دارند.

ما همانطور که معتقد هستیم که هیچ مردی نسبت به هیچ زنی به علت ساختار جنسی اش موقف بلند تری ندارد، به این هم باور داریم که هیچ زنی هم نسبت به مردی از این نظر ارجیحتی ندارد.

موجودیت جامعه ای بدون مادر به همان اندازه نا ممکن است که جامعه ای بدون پدر ناممکن میباشد.

لذا اگر انسانی نسبت به انسان دیگری برتری یا کهتری داشته باشد، آن مربوط به عملکرد او و نحوه انسانیتش میشود نه مربوط به جنسیتش.

مفهوم همه این تلاش های زنان در طول تاریخ فقط اثبات این حقیقت واقعی است که جایگاه شایسته زن، نه در عقب و نه در پیشروی مرد، بلکه درست و دقیق در کنار مرد است.

به هر ترتیب، سال ها است که از روز هشتم مارچ برای ارج گذاری به مقام زن، در گردهم آیی ها، نشست ها و ضیافت های متعدد، تجلیل میکنیم.

هرچند بیشتر وقت ها، این تجلیل ها تقریبا سمبولیک و نمادین میباشد، اما با آنهم در دراز مدت تاثیراتی نیز داشته و تغیراتی را در ابعاد مختلف زندگی زنان بوجود آورده است.

معمول شده است که عموما در خطابه های تجلیل از روز زن، بیشتر به مشکلات، اندوه ها، ناهنجاری ها و واقعات نا امید کننده و غم انگیز پیرامون زن و مخصوصا زن وطن ما پرداخته شود.

اما امروز من میخواهم بر خلاف این معمول، نخست از اتفاقات مثبت و امیدوار کننده ای در مورد زنان وطنم حرف بزنم.

زنان و دختران کشور ما علی الرغم مشکلات، محرومیت ها و محدودیت ها، تلاش های مثمری انجام داده و برای اثبات وجود شان و تعین جایگاه واقعی شان روز تا روز دست آورد های عظیمی در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی اعم از علم، ادب، شعر، هنر، آموزش، تجارت، فعالیت های مدنی، سیاست و حتی در میدان های رزم، داشته و دارند که در بسا موارد حتی بیشتر از مردان است‌.

دختران و زنان ما در کابل و بعضی شهر های بزرگ فروشگاه های بانوان، باشگاه های ورزشی زنان، راهنماهای رانندگی برای خانم ها، کلوپ های تفریحی زنان، رستورانت های ویژه بانوان، انجمن های ادبی و سازمان های اجتماعی را ایجاد کرده و سخت در تلاش اند تا نقش زن افغان را در حیات اجتماعی کشور عملا معنی کنند.

میتوان از صد ها زن و دختر فعالی نام برد که فعالیت های هر کدام شان حماسه های تاریخی و بیاد ماندنی میباشند‌.

¤ بانو آمنه "حسینی" عکاس، بانو شریفه دانش شاعر و بانو زینب حسینی ورزشکار، برای فعالیت های هنری، ادبی و ورزشی شان از طرف کشور های اروپایی، جایزه زنان شایسته سال ۲۰۱۶ را بدست آوردند.

¤ بانو زهرا و بانو فاطمه و گروه شان بنام دختران خلاق نرم افزار در عرصه برنامه سازی و ساخت نرم افزار های کامپیوتر شهرت جهانی یافتند.

¤ بانو آغه صادق در ولایت دایکندی ، بانو ریزه گل در ولایت فراه، بی بی عایشه در ولایت بغلان، مرحومه عمه سکینه در ولایت هرات،

چه در عرصه رزم و دفاع از وطن و چه در بخش آموزش دختران، پسران و زنان محلات شان فعالیت‌های زیادی را سالیان متمادی انجام داده اند. و عده ای از این زنان حتی منحیث بزرگان محلی، مردم محل را در حل منازعات و اختلافات بزرگ نیز کمک کرده و میکنند.

¤ تیم دختران کوهنورد افغانستان، تیم اسکی دختران افغانستان، تیم ملی فوتبال زنان افغانستان، گروه دختران ورزشکار "وشو" در شهر کابل، ارکستر دختران افغانستان، گروه دختران انجنیر افغان که همین اکنون عاشقانه مصروف باز سازی قصر تاریخی دارالامان کابل میباشند، نتیجه تلاش ها و فعالیت های خستگی ناپذیر بانوان افغان است که با وجود نبود و کمبود امکانات لازم و محدودیت ها و محرومیت های فراوان، خود بدست آوردند.

¤ امروز دختران نوجوان در هرات به شکل خودجوش گردهم آمده و با یک اقدام هرچند به ظاهر کوچک اما با مفهوم عمیق برای جامعه ای نابرابر، با کمال ادب و احترام به عقاید و باور های درست، نشان دادند که میتوانند وجود داشته باشند و بدون این که برای اخلاقیات جامعه زیانی وارد شود، به پیش روند. آنها مسابقات بایسکیل سواری دختران را به راه انداختند و برای اولین بار به شکل گروهی با بایسکیل های شان به جاده ها ریختند و در برابر چشمان حیرت زده و بی باور مردم با لبخند های دوستانه و خواهرانه شان همه را قلبا وادار به تحسین کردند.

این‌تلاش ها و دست آورد های بانوان ما نه تنها در سطح ملی بوده، بلکه در سطح بین المللی نیز موفقیت های زیادی را به نام شان رقم زده اند که برای هر افغان و مخصوصا برای بانوان وطن قابل افتخار است.

¤ بانو عاقله آصفی بخاطر فعالیت های روشنگرانه اش برای بانوان مهاجر، برنده جایزه سازمان ملل متحد در امور پناهندگان شد.

¤ بانو نسیمه رزم یار با آرای مردم فنلاند عضو منتخب پارلمان فنلاند شد.

¤ بانو مریم منصف از عضویت پارلمان کانادا به وزارت نهاد های دموکراتیک دولت کانادا رسید.

¤ بانو شکردخت جعفری در انگلستان مخترع روش جدید درمان سرطان در سطح جهان شد.

و ده ها تن دیگر، نام‌ های نیکویی اند که با نام‌ ‌افغانستان به جهان شناخته شدند.

بانوان میهن ثابت کردند که این همه دست آورد های شان در حالی است که کرامت، شخصیت، باور ها و ارزش های اخلاقی خود، مردم و کشور شان نه تنها خدشه دار نشده بلکه حتی با وجهه عالی تری هم تبارز کرد.

اعمال و دست آورد های افتخار آمیز بانوان ما هر روز بیشتر از قبل، این نگرش را با تاکید تقویه میکند که خرید و فروش دختران، ممانعت شان از کسب درس و تحصیل، مخالفت با کار آنها، استفاده از آنها به عنوان کالا در تبادلات و جبران خساره در منازعات، نا عادلانه، غیر مشروع، غیر انسانی و غیر اسلامی است.

و این که انسان های زیادی خواستار ابتدایی ترین حقوق انسانی دختران و زنان در جامعه است، اضافه خواهی نبوده، بلکه کاملا حق عادی آنها و رفتن به طرف انسانی تر ساختن جامعه میباشد.

امروز متاسفانه خشونت های مختلف تا سطح قطع اندام، تیزاب پاشی بر سر و صورت، سوء استفاده جنسی، سنگسار به نام های مختلف و قتل در برابر زنان، همچنان سیر صعودی دارد. در واقع هنوز عده ای میکوشند که زنان وطن به جایگاه اصلی و حقوقی خود نرسند و موانع مختلفی را تحت نام های متفاوت فرا روی بانوان ما قرار میدهند.

البته این ها همه در حالی است که موقف اجتماعی زنان ما چهل سال قبل از امروز در وضعیت عالی تری قرار داشت که متاسفانه معنی آن این است که همانطور که عرصه های دیگر حیات اجتماعی کشور ما در اثر جنگ ها، تحولات سیاسی و تغییرات متعدد در ساختار های دولتی؛ آسیب دید، حیات اجتماعی زنان نیز دستخوش دگرگونی های اسف باری شده است و بجای این که از این نظر، ما پیشرفت داشته باشیم، عقب گرد وحشتناکی داشتیم.

افراط گرایی ایدیولوژیک و قرائت های سلیقه ای و غیر واقعی از آموزه های دینی و ارزش های فرهنگی، که خود زایده جنگ ها و تحولات سیاسی در کشور بود، زنان جامعه ما را بی رحمانه هدف قرار داده و سال های زیادی آنان را صرف به وسایل قابل استفاده در منزل تبدیل نمود.

متاسفانه هنوز هم پس لرزه های این تحولات و اثرات مخرب آن به شدت زندگی بانوان وطن ما را مخصوصا در مناطق دور دست و اطراف کشور تهدید میکند و ما حتی به شکل روزانه شاهد واقعات خشونت بار علیه زنان و دختران خود هستیم.

هرچند مجامع مدنی و سازمان های مدافع حقوق زنان با کمک دولت اقدامات مثبتی را در این زمینه به عمل آورده اند که ساختن قوانین و لوایح و عملی نمودن نسبی آن از جمله این اقدامات میباشد.

اما با وجود این همه تلاش و کار، به نظر میرسد که راه طولانی در پیش است و مصیبت به این زودی دست از سر بانوان ما بر نمیدارد.

اما باید با تاکید بگویم که علت اصلی این امر همان طور که در مسایل دیگر

مانند افراط گرایی، قرائت های نادرست از دین و امثال آن‌ بیشتر از همه نتیجه نادانی و جهالت در سطح بزرگ جامعه است؛ عقب این مصیبت زنان نیز چهره کریح "جهالت" قرار دارد.

وقتی حوادث غیر انسانی علیه زنان وطن در سال های اخیر مانند فاجعه قتل شهید فرخنده، سنگسار های بانوان، قطع اعضای بدن خانم ها، تیزاب پاشی ها، تجاوزات جنسی ، ازدواج های اجباری، خودکشی های وحشتناک بانوان و ...‌ را کنار هم بگذاریم و بررسی کنیم، چهره زشت و خانمان سوز "جهالت" را به شکل واضح تری در عقب این تراژیدی ها میبینیم.

پس نتیجه کلی این است که مشکلات فراروی بانوان ما تنها جنایات عادی و یا سازمان دهی شده نمیباشد، بلکه این "جهالت و عدم آگهی" اجتماعی است که عامل همه بدبختی های کشور و حتی جنایات سازماندهی شده علیه زنان ما میباشد.

ما همه قربانی جهالت سیاه هستیم. جهالت تا زمانی که به جنایت زیان بار مبدل نشود، جرم و قابل پیگرد نیست. لذا خواستار محاکمه کسانی که تنها فکر میکنند که زن شایسته قرار گرفتن در کنار مرد نیست، نمیباشیم؛ بلکه خواهان آگهی دهی و اناقال دانش و بینش درست به آنها هستیم. چون آنها هم جزیی از جامعه ما هستند و ما دوست شان داریم.

لذا دوستان عزیز به باور من ، رفع این مصیبت و رسیدن به جامعه ای ایده آلی که در آن انسان ها اعم از زن و مرد در جایگاه شایسته اصلی شان قرار داشته باشند؛ مستلزم تلاش در مبارزه بی امان و گسترده علیه "جهالت" از هر طریق ممکن است.

و این تلاش تنها مسوولیت نهاد های دولتی و غیر دولتی نیست، بلکه این مبارزه متعلق به همه انسان ها اعم از مردان و بانوان روشن ضمیر، متعهد و با مسوولیت جامعه میباشد.

همه ما و شما باید از همین‌ حالا برای رسیدن به این آرمان سترگ دست به عمل شویم.‌

همه با تشریک مساعی گسترده در همکاری با همه نهاد های مسوول، مبارزه علیه نادانی اجتماعی را فرد به فرد، خانواد به خانواده، محله به محله و شهر به شهر باید ادامه دهیم تا فرش این مصیبت و صد ها مصیبت اجتماعی دیگر زایده از جهالت از وطن رنج دیده ما جمع شود.

به امید روزی که به این آرزو دست یابیم و دیگر هر روز تقویم ما، روز انسان باشد و نیازی به تجلیل یک روزه سمبولیک از زن و یا مرد جامعه نباشد.

پيام شوراى كشورى هندوستان حزب متحد ملى ترقى و مردم افغانستان

بمناسبت بزرگداشت٨مارچ كه شوراي كشوري حزب متحدملي ترقي مردم افغانستان ابتكارتدويرانرادارد .

روز جهانی زنان که در گذشته به نام روز جهانی زنان کارگر یاد میشد بزرگ داشتی است که هر سال به تاریخ هشت مارچ در سراسر جهان برگذار میشود. این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی میان احزاب آمریکا ، آلمان و اروپای شرقی آغاز شد اما پسینتر ها در فرهنگ بسیاری از کشور ها آمیخته شدو رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داد، اما در بعضی مناطق دیگر اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری خود را که توسط سازمان ملل تعیین شده، به قدرت اجرا میشود و اگاهی سیاسی و اجتماعی امیدوار کننده را از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان می آورد.

روز زن نماد از همان زنان قهرمان است که بی عدالتی را نپذیرفتند و برای داشتن حق الزحمه مساوی با مردان دست به تظاهرات زدند و حق خود را به دست آوردند. امروزه روز زن در بسیار کشور ها شکل نمایشی را گرفته که با بیان چند شعار این روز را تجلیل می کنند در حالیکه این روز باید انگیزه های ما را برای مبارزه برای برابری میان جنسیت ها تازه بسازد. و آن زنان را به خاطر بیاوریم که در جوامع مرد سالار قربانی ه فرهنگ ها رسوم و عنعنات و قوانین و سنت های نادرست می گردند. قانون افغانستان نیز برای زنان مشکلات زیادی ایجاد کرده است مثل حق طلاق و حق حضانت اطفال که مشکلات جدی را برای زن افغان ایجاد کرده است زن افغان هرگونه ظلم و ستم را تحمل میکند تا اطفال را از اش نگیرند ، تا این قوانین اصلاح نگردد برابری کامل را هرگز به دست نخواهیم آورد . اما حد اقل برای از بین بردن سد ها و بند ها نکته مهم حمایت زنان از همدیگر است زنان خوب از هم دیگر حمایت میکنند تبر به ریشه هم دیگر نمیرنند متاسفانه در اکثر خانواده زنان اند که حقوق انسانی زنان دیگر را در نظر نمیگیرند، و نکته دوم حمایت خانواده است اگر خانواده ها تابو شکن باشند و از دختران خود حمایت کنند تا آنها تحصیل کنند حق تصمیم گیری را در زندگی خود داشته باشند و اهداف بزرگ داشته باشند یک سری مشکلات زیاد حل خواهد شد و نکته سوم پرورش درست فرزندان چنانیکه می دانیم محیط خانوادگی سهم عمیقی را در قسمت شکل گرفتن شخصیت کودک می گذارد بناء با اطفال در مورد برابری جنسیت ها باید حرف بزنیم برای دختران خود بفهمانیم که آنها ضعیفه ، سیاسر ، جنس دوم، و مثل تکه سفید یا چاکلیت نیستند! آنها نه برای کسی و نه از کسی استند آنها میتوانند برای داشتن آینده درخشان کار کنند و اهداف بزرگ داشته باشند. و به پسران خود نیز بفهمانیم که آنها نمی توانند هر کار نادرست را به دلیل مرد بودن شان انجام دهند، آنها نیز مثل خواهر خود استعداد های دارند توانایی های دارند اما هرگز جنس برتر جامعه نیستند.

نسل امروز، آنانیکه به برابری باور دارند باید یک راه را بروند و مبارزه کنند تا نسل بعدی حداقل بتواند نفسی راحت تری بکشند. در آخر امیدوارم در اثر سعی و تلاش ما و مبارزه و نپذیرفتن هر نوع خشونت علیه زن ، زنان بتوانند برای خود تاریخ بسازند!

پيام گروه دبيران در گستره زنده گى به مناسبت روز جهانى زن

گروه دبيران در گستره زنده گى روز هشتم مارچ را به همه زنان جهان بخصوص براى زنان دلير افغانستان ، نهاد هاى عدالت خواه و سازمانهاى مبارزه ضد تبعيض و ستم مباركباد ميگويد .

بايد گفت كه زنان ، مادران و دختران افغان در طى بيست و هفت سال گذشته سخت ترين آسيب و درد را از ادرس بنياد گرايان مذهبى و زن ستيزان كور دل متحمل شده است .

تجليل ازين روز به معناى قد برافراشتن عليه بيداد و ستم بنياد گرايان مذهبى و زن ستيزان است ، زمان آن فراء رسيده است تا مبارزه قدرت عليه بيداد و ستم به نيروى لايزال مبدل گردد و مجموع مردان و زنان دست به دست هم بدهند تادر مبارزه عليه نابرابرى جنسيتى فايق آيند ، درين راستا بنياد گرايان ، بيداد گران و زن ستيزان زبون ميشوند ، عدالت اجتماعى بر آورده و تفاوتهاى جنسيتى پايان مييابد و راه اعتلاء و سعادت همه اى مردم وطن گشوده ميشود .

به پيش درين امر بزرگ انسانى و عدالت خواهانه .

فرخنده باد هشتم مارچ روز مبارزه براى زدودن نابرابرى هاى جنسيتى .

پيام هاى مواصلت شده از تعداد روشنفكران و شخصيت هاى مترقى كشور بمناسبت هشتم مارچ روز همبستگى زنان

تلويزيون بهار، خجسته ترين شادباش هايش را به مناسبت تجليل روز بين المللي زن، به همه با نوان دنيا، به زنان محكوم و دربند كشور ما، به بانوان فرهنگي و جنبش روشنگرانه اين جنس پرافتخار تقديم ميكند. تلويزيون بهار ارزو دارد تا زنان جامعه ي ما روزي از اسارت اقتصادي، سنتي و مرد سالاري رهايي يابند. به اميد روزي كه خانمان ميهن مان، خواهران، مادران و در كل بانوان ، به شگوفايي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و رها از همه بند هاي اسارت بار سنت ها ، عنعنه هاي ناهنجار و عقب مانده ، برسند .

تلويزيون بهار متعهد است كه در راستاى اين امر بزرگ داد خواهانه دو شادوش همه نهاد هاى حقوق بشر ، سازمانهاى دفاع از زن ، نهاد هاى مدنى و ترقيخواهى نقش رسالتمندانه و روشنگرانه خود را اداء نمايد .

گروه دبيران تلويزيون بهار همچنان براى بلند نمودن صداى داد خواهان ممد نيرومند كار و مبارزه آنها خواهد بود .

فرا رسیدن هشتم مارچ روزهمبستگی زنان جهان را به شما خانم زرغونه ولي خانم فرهيخته ومهربان وهمچنان به عموم زنان ، مادران ،وخواهران ،عزیز میهنم افغانستان درهرکجایی ازين گيتي كه بسرميبريد ازصمیم قلب تبریک عرض ميدارم .

صحت سلامتي وموفقیت های مزید همه شمارا در حیات اجتماعی جامعه كانون فرهنگي وأغوش گرم خانواده آرزو مینمايم .

هیچ فاميل وخانواده ای بدون موجوديت زن تکمیل بوده نمی تواند !

2- زن بلبليست أشيانگر همه خوشبختی هاي زندگي ما وشماست .

3- زن موجود خَيلي توانگریست برای اعمارخانواده وجامعهء نوین .

4 - زن سروده ای،آزادی، وحدت ،همدلي وخوشبختی هاست .

6- زن مهربان ترین وتوانگرترین موجود هستی خلقت است.

7 - زن مدافع حقیقی ودلسوزترین خدمت گارجامعه بشری ومدنیت است.

8 - زن به معنی زندگی اصلي ، صفیر زندگی ووجود يك خوشي بزرگ در زندگی روزمره است.

با عرض سلام وادب واحترامات فایقه بتمام زنان جهان بخصوص زن ،مادر ،خواهر، ودختر ،رنج ديده وستم كشيده افغان .

پيام محمد صابر محسن بمناسبت هشتم مارچ روز همبستگى زنان جهان

بمناسبت رسيدن هشتم مارچ اين روز نيك و باعظمت و اين رويداد بسا با اهميت تاريخي ، صميمانه تمنيات و شاد باشهاي پر حرارت خويش را به تمام زنها ي ستمديده و درد ديده و به جمعي زنان غيور و روشنگر ، مادران ، خواهران كه در در داخل كشورم افغانستان و چه در غربت بسر ميبرند ابراز نمايم .

زن تاج سر آفرينش است ، او شريك زندگي و يار ومددگار روزهاي درماندگي است .

زن مرد را بسوي موفقيت رهبري ميكند و زن شاهكار خلقت است .

آنچه كه در زندگي يك مرد يافت ميشود نتيچه همكاري و صميميت زن است و هيچكس نميتواند نقش بزرگ زنان را در جوامع مختلف إنكار كند چونكه منشاء هر كار بزرگ زن است و زن كتابي است كه به مهر ومحبت خوانده شود .

زن عاقل به تربيت همسر خويش ميگمارد و مرد عاقل ميگذارد زنش اورا تربيت كند ، آينده هر اجتماع بدست مادران است و زن موجودي است كه اگر جهان به ميانجيگري او گذاشته شود تنها او است كه ميتواند انرا نجات دهد ،

دانشمندان معتقد اند ، رنجيكه زنان افغان متحمل شده آند ، تنها با گروه هاي اندك ديگري در تاريخ اخير جهان برابري ميكند .

به تمام زنهاي قهرمان ميهن خويش سر بلندي ، سعادت ، خوشبختي ، صحت و موفقيت آرزو ميكنم

گفتم پیامی به زن بنویسم ، باز ذهنم را جستجو کردم، تا زنی را به پیامم متجسم کنم، در پیش رویم هسرم قد کشید که به جان دوستش دارم. آنطرف تر مادرم ایستاد، او را که میخواستم عبادت کنم. خواهرم آمد که همراز بهتری از برادرم برایم بود. دخترم آمد که یگانه انسانیست که مرا با تمامیتم درک میکند. من به کی پیام بنویسم به این زنها، چه بگویم جز این که دوست شان دارم و دوست شان دارم و اگر دوست داشتن شانرا هزار بار تکرار کنم باز هم کم است.

دختر زیبایی را که مکتب میرود در تصور میاورم دلم به روز های مکتبم میتپد هر چادر سفید و پیرهن سیاه را اگر از دور میدیدم دلم میتید باور داشتم که او زیباست اگر چشمم به سویش بیفتد برایم پذیرفتنی میشود، عاشقم میکند، شاید او همسر آینده ام باشد ، کی میداند که تقدیر چه گونه بازی میکند، من به چشمان شوخ و زیبای و معصوم دختران مکتب خیره میشوم، اما از آنسو برادر دیگرم میاید که او مانند من زنها را دوست دارد، اما نمیتواند که بگوید که زن را میخواهد، او برعکس آنرا میگوید، میگوید که از زن نفرت دارد. او میگوید که این چهره ها فقط مال چاردیواری در بالا و یا در داخل زمین استند و خلاص. او میاید و آبدان مکتب این بیگناهان را زهر میپاشد، او میاید در روی این بیگناهان تیزاب میریزد، او میاید با سنگ و چوپ و مشب لغت لطیف ترین موجود زمین را به کام مرگ میفرستد، و یا او میاید زنی را سنگسار میکند به گناهی نه دیده ، نه شنیده و نه چهار تا شاهد صادقی را دیده که اعتراف کنند، چی را داخل چی دیده باشند، او اصلا از کتاب خاک آلوده سر دروازهٔ خود خبر ندارد. کتاب مقدسی که گفته دختران رازنده به گور نسازید. باز در نظرم مرد دیگری میاید ، برادر دیگرم که زن طلاق شده ی خود را حق یک موجود خدا را نمیدهد. آن زن زمانیکه این مرد را دوست ندارد و نمیخواهد با او باشد، آیا دیگر آزاد زندگی کند. طلاق خود آزادی است. چرا این برادرم نمیخواهد که زن طلاق گرفته اش اقلاً نفسی در روی زمین داشته باشد. دلم به این برگهای نازک و این باد زننده سرد و نامهربان خزانی میسوزد. بهتر میبود من امروز به آن برادران ما پیامی میفرستادم. برای شان میگفتم. که اگر انسانی رحم نمیداشت، تو در کدام سرزمینی آشیانه میگزیدی. اگر پستان های زیبای زنی نبود تو از کجا شیر میمکیدی و از گرسنگی که مرگ حتمی است، نجات پیدا میکردی. دلم به حال برادرم میسوزد که با از بین بردن زن مکان زندگی انسانی را از بین میبرد، اما کاشکه نمیبرد. کاشکه آن برادرم امروز بفهمد که این موجود مقدس را خدا به حکمتی آفریده است.

پیام من به مقدس ترین موجود دنیا که خدا به حکمتش آفریده است چی خواهد بود جز اینکه بگویم من این موجود خدا را از مادرم تا دخترم و تا دختران و زنان دیارم و زنان زمینم، دوست دارم ، فقط دوست دارم.

نمیگویم بار ملامتی همیشه در دوش مردان است. زنی در نظرم مجسم میکنم که به شوهرش خیانت جنسی میکند، به اصطلاح گاهی از شوهرش قصد بدرفتاری را میگیرد. و یا زنی را میبینم که دورادور شوهرش با حلق تنگی دیوار میکند و میگوید که اگر دوستش دارد با هیچ زنی در دنیا همسخن نشود. زنی را میبینم که همیشه بالای شوهرش ریشخند میزند ، مثلاً میگوید تقدیر مرا به آدم خشره یی مانند تو داد، لعنت به تقدیر بد من . زنی را میبینم که به پول شوهرش دستبرد میزند ، راز شوهرش را به دیگران افشا میکند ، داستانهای دروغ به شوهرش درست میکند تا توانسته باشد غرور شوهرش را شکسته و خودش را به حیث آخرین وسیلهٔ نجات قرار بدهد. زنی را در نظرم مجسم میکنم که به کودکش نمیرسد ، آرد در کندو پر دارد و دسترخوان در کنج اتاق خالی. زنی را در نظرم مجسم میکنم که از خاطر کار بهتر و یا عاید بهتر خودش همیشه همسر خودش را طعنه باران میکند و کمک خود را روز چندین باز در گوش شوهرش میزند. زنی را میبینم که در کوچک ترین جنجال خانوادگی پولیس و حکومت و ... را در جریان گذاشته به شوهرش ضربهٔ اجتماعی وارد میکند. این ها همه سؤ رفتار استند، خوب نیستد ، اگر پیامی درین مورد داشته باشم اینست که از عزیزانم التماس کنم که خانواده را مقدم تر از همه چیز بدانند و بدانند که زنان به تنهایی در ساختن خانواده مکمل نیستند. چنانیکه اول حیات ما با یک جنس ممکن نیست ادامه حیات یک جنسی هم نامکمل است. همه زنان دیارم را خوشبخت آرزو دارم.

با عرض ادب و احترام درود بیکران به شما بانوی فرهیخته و والاتبار دیارم بانو زرغونه جان معزز !

از لطف و همسویی شما بانوی فرهيخته كه با زيبا نگري تصويري از غنا مندي فرهنگ ما را در برون مرز نقش آفريني می نمایید جهانی را سپاس و امتنان مينمايم .

هشتم مارچ ، یا روز زنان را برای شما و سایر بانو های کشور و جهان صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می نمایم .

و به پیشواز روز زن سرودۂ را حضور شما و بانو های کشورم که شاهکار خلقت اند تقدیم می نمایم .

خیز از جای وطلب کن حق خویش

خواهر من ز چه رو خاموشی

خیز از جای که باید ز ین پس

خون مردان ستمگر ریزی

خیز از جای و طلب کن حق خویش

از کسانی که ضعیفت خوانند

از کسانی که به صد حیله و فن

گوشه ی خانه ترا بنشانند

تا به کی در حرم شهوت مرد

مایه عشرت و لذت بودن

تا به کی همچو کنیز بدبخت

سر مغرور به پایش سودن

تا به کی در پی یک لقمه نان

صیغه ی حاجی صد ساله شدن

خیز از جای و بکن ریشه ظلم

راحتی بخش دل پر خون را

جهد کن ، جهد که تغییر دهی

بهر آزادی خود قانون را

********

ارسالى دوست عزيز قاسم اسمايى

-----------------

سلام خدمت شما دوست بسیار عزیزم!

هشتم مارچ در راه است؛ فرا رسیدن این روز خجسته ی جهانی را به شما بانوی پرکار و مدبر و ادیب خوش کلام ، زرغونه جان ولی؛ و به کلیه بانوان و دوشیزه گان خانواده ی شریف تان، از ژرفای دل مبارکباد میگوییم.

خوشی و سلامتی و پیروزی و سربلندی برای شما، آرزو میداریم.

با عرض درود