پرده بكارت ؛ پرده كه زنانگى را مرگبار مى رقصاند
!
نویسنده : بهار سهیلی
ادیان مختلف زن و مرد را اشرف مخلوقات و انسانهای برابر میدانند.
فراتر از مذهب، جهان انسانیت و قوانین بشری با در نظر داشت
تفاوتهای فیزیکی میان دو جنس هیچ تمایزی را برای مردان بر زنان در
نظر نگرفته، اما چرا زنان در جوامع مذهبی و حتا پیشرفته سکولار که
دچار
[…]
ادیان مختلف زن و مرد را اشرف مخلوقات و انسانهای برابر میدانند.
فراتر از مذهب، جهان انسانیت و قوانین بشری با در نظر داشت
تفاوتهای فیزیکی میان دو جنس هیچ تمایزی را برای مردان بر زنان در
نظر نگرفته، اما چرا زنان در جوامع مذهبی و حتا پیشرفته سکولار که
دچار سنتهای دیرین اند مجبور به حفظ بکارت به نشانه پاک و نجیب
شمرده شدن اند تا ثابت شود پیش از آن تجربه سکس و نزدیکی با هیچ
مردی میسر نبوده در حالیکه اثبات و مطرح کردن چنین مسئلهای در
مورد مردان مضحک و غیر عادی به نظرمیرسد.
تشخیص باکرگی:
معمولا وجود پرده بکارت و خون ریزی پس از اولین آمیزش جنسی در زنان
را نشانه باکرگی میدانند.
در کشورهای اسلامی عمدتا از معاینه با دو انگشت برای تشخیص بکارت
استفاده میشود که به گفته سازمان ملل متحد، روشی علمی نیست. علاوه
بر این، در گزارش سازمان ملل آزمایش اجباری بکارت به طور کلی امری
اهانت آمیز تلقی شده است.
روشهای متفاوتی در تست باکرگی وجود دارد. اصلیترین روش اطمینان
از سالم ماندن بکارت در دختران است. در کشور هند رسمی به نام
«مراسم نخ» وجود دارد که درآن از کلافی از نخ برای اطمینان از سالم
بودن بکارت استفاده میشود اگر دختری در این آزمایش رد شود مجبور
به افشای عشاق خود شده و عشاق نیز مجبور به پرداخت پول به خانواده
عروس میشوند. در آفریقای جنوبی دیدن نقطه سفید با پرده شبکهای
سفید در عمق کانال مهبل، داشتن چشمان معصوم، داشتن پستانها و
شکمهای محکم و شق و ماهیچههای محکم و صاف در پشت زانو از
نشانههای وجود باکرگی شناخته میشود.
در مورد پسران تست دقیق علمی وجود ندارد اما وجود خط در پشت زانو،
سفت بودن محل ختنه و توانایی پسر برای پاشیدن ادرار خود بالاتر از
یک سیم با فاصله یک متر از سطح زمین از مواردی است که در برخی
فرهنگها برای تست باکرگی مورد توجه قرار میگیرد.
اما
از نظر علمی نشانه دقیقی نیست چرا که ممکن است پرده بکارت در دخول
جنسی از بین نرود یا به دلیلی غیر از رابطه جنسی از بین رفته باشد.
هیچ یک از این روشها از اعتبار علمی برای دختران و پسران برخوردار
نیستند.
تبعیض:
یعنی
آنچه برای خود نمیپسندیم و بر دیگران با بهانههای مشروع شده روا
میداریم و هنوز هم در توهم برابری و داشتن اندیشهی انسانی دست و
پا زنان مسروریم.
فرزند دختر را به شدت سانسور، مراقبت و نگهبانی میکنیم تا به
عنوان کالای دست اول تقدیم شوهر شود و با رسم کنیزی و نوکر پروری
خانوادههای قبیلهای خو گیرد در حالیکه فرزند پسر را چنان رها و
آزاد فراموش میکنیم که بعدها بزهکار، زن باره، انسانی غیر مسئول و
ظالم را تقدیم به جامعه، برای ادامه حیات سلطه تبعیض آمیز
مردسالاری کردهایم و گاه مشکلات شخصیتی و اخلاقی او را معیارهای
مردانگی و ذاتی دانسته زنان زندگیاش را در نقش همسر، خواهر و …
تشویق و مجبور به تمکین و تحمل فراوان میکنیم.
آزمایش اجباری بکارت
:
بر اساس میثاقهای بین المللی، انجام دادن آزمایش بکارت دختران،
خلاف موازین حقوق بشر است.
به گزارش دیدهبان حقوق بشر و نقل قول
DW،
انجام آزمایش بکارت روز به روز در دنیا گستردهتر میشود. به عنوان
مثال در افغانستان، مقامات قضایی به طور مرتب زنان را متهم به
“جرائم اخلاقی” مانند زنا کرده و برای اثبات این اتهام از آنان تست
بکارت میگیرند.
زنانی که متهم به این جرائم میشوند به طور عمده قربانیان خشونت
خانگی و کسانی هستند که مجبور به ازدواج شدهاند.
این “پروسه نا عادلانه” ممکن است به دلیل قوانین بوروکراتیک یا
بروز اشتباه، دو یا سه بار برای هر زن تکرار شود و در برخی موارد
زن مورد آزمایش به جرائم دیگری نیز مثل سرقت یا ضرب و شتم متهم
میشود.
نتایج آزمایشهای بکارت نقش تعیینکنندهای در دادگاهها دارد.
بازماندگان تجاوز در اغلب موارد از اعلام این مسئله خودداری
میکنند، زیرا این خطر وجود دارد که با اتهام زنا روبرو شوند؛
اتهامی که با انجام تست بکارت تایید میشود.
به تازگی انجام آزمایش بکارت روی دختران و زنان از سوی مراکز عدلی،
پلیس، خانههای امن و … در کشور افزایش یافته.
مراکزی که در جوامع مذهبی مخصوصا افغانستان زنان را برای آزمایش
بکارت میفرستند به دنبال چه چیزی اند؟
انتخاب نوع برخورد یا اجرای عدالتی که گویا ارتباطی محکم با پرده
اول زنانگی دارد؟
سوال من از مسئولین این است که باکره بودن و نبودن یک زن چه چیزی
را در محدوده صلاحیتهای آنها در مواجه شدن با زن مجرم، فراری،
متضرر و یا عارض تغییر میهد، جز اینکه مایه تحقیر، فشار آوردن و
فراهم ساختن بستر تجاوز برای صاحب منصبان درگیر در دوسیههای مختلف
بر چنین زنانی که نیازمند حمایت و عدالت اند را مهیا سازد ؟؟
گاه از آزمایش اجباری باکرگی به عنوان نوعی شکنجه و تحقیر جنسی
استفاده میشود. در جریان انقلاب
۲۰۱۱
مصر و پس از انتقال قدرت به شورای عالی نظامی این کشور، تعدادی از
زنان معترض بازداشتشده در اعتراضات روز
۹
مارچ مدعی شدند که به آنها اتهام روسپیگری وارد شده و پس از
بازداشت مورد ضرب و شتم و آزمایش اجباری بکارت قرار گرفتهاند. عفو
بینالملل در گزارش خود «اجبار زنان به تست باکرگی را مطلقاً
غیرقابل قبول و رفتاری با هدف تحقیر زنان به دلیل زن بودن» توصیف
کرد.
ترمیم پرده بکارت نوعی عمل جراحی برای بازسازی پرده بکارت است. این
عمل به طور کلی در پزشکی زنان جایگاهی ندارد اما برخی مراکز جراحی
پلاستیک به ویژه در اروپای غربی، آمریکا و ژاپن آن را به عنوان یک
عمل سرپایی انجام میدهند. بحثهای اخلاقی، حقوقی و پزشکی زیادی
نیز در مورد این عمل مطرح است. این بحثها به ویژه پس از صدور رأی
دادگاهی در شهر لیل فرانسه اوج گرفت که در آن قاضی درخواست طلاق یک
مهندس فرانسوی مسلمان شده از یک دختر پرستار مسلمان را به دلیل
باکره نبودن همسرش پذیرفت. قاضی در این حکم استدلال کرده بود که
باکرگی از ویژگیهای اساسی یک دختر در هنگام ازدواج است. این حکم
اعتراضات زیادی را برانگیخت؛ از جمله یک فیلسوف زن فرانسوی هشدار
داد که با رأی این دادگاه، تعداد زیادی از دختران مسلمان خواستار
عمل ترمیم خواهند شد. انجام این عمل در بین پزشکان هم معترضان
زیادی دارد. برای مثال ژاک لانزاک متخصص زنان و زایمان فرانسوی آن
را واپسگرایی، تسلیم در برابر ارزشهای گذشته و مغایر آرمانهای
انقلاب
۱۹۶۸
توصیف کردهاست.
قتل های ناموسی
:
در کشورهای بسیاری شنیده شده که زنی در شب اول عروسی به دلیل
نداشتن بکارت مورد خشونت و حمله همسر قرار گرفته و به جرم فریبکاری
در دادگاه مردسالارانه خانواده شوهر بدون مراجعه به مراکز پزشکی
کشته میشود و مرد با کشتن انسان غیرت و ناموس داری خود را به
اثبات میرساند و قوانین دینی و عرفی جوامع مختلف قاتل را حمایت
کرده عملکرد غیر انسانی مرد را جایز و باعث افتخار میدانند
.
بارها ثابت شده که مقتول پیش از آن هرگز با مردی رابطه نداشته و
بنا به دلایل فیزیولوژی و مادر زاد فاقد شناسههای بکارت بوده است
.
آنچه پندار پرده اول زنانگی با انسان مرد میکند عواقب اسفبار و
سنگین و غیر قابل جبرانی را در زندگی زنان تحت سلطه بر جای
میگذارد
.
اما
آیا، فقط و فقط، داشتن “پرده بکارت” نشان دهندهء اخلاق نیک، سلامت
فیزیکی و روحی و عدم برقراری رابطه با مرد یا مردان متعددی در زنان
است؟
ممکن است فراموش کنیم که راههای دیگری هم برای عبور از تعریف
نجابت و پاکی آنطور که پنداشته شده وجود دارد که شاید تا به حال
انسان باورمند و سنتی را مجبور به فکر کردن در آن مورد نکرده.
آنچه بیشتر باید برای سلامت و دوام زندگی مشترک در رابطه جستجو
شود، وفاداری و تعهد طرفین در رفتار، گفتار و کنار آمدن با یکدیگر
در وضعیتهای مختلف دوران همراهی برای ساختن یک خانواده خوشبخت و
ایجاد فضایی سالم در رابطه زناشویی و عاشقانه است.
عرف
و قوانین دینی در پر رنگ ساختن دست نخوردگی یا عکس آن که وجود
انسان را چون کالایی قابل استهلاک و دست اول یا دوم و … نشان
میدهد نقش دارند و بازی مرگبار ناموسی را برای زیستن زن به راه
میاندازند در حالیکه علوم پزشکی ثابت ساخته که زنان بیشماری در
اثر فعالیتهای فیزیکی، حوادث گوناگون بکارتشان را از دست میدهند
و بسا مواردی دیده شده که زن بصورت ذاتی و مادرزاد در اولین
همبستری خونریزی ندارد
.
آیا منصفانه و انسانی است که زنی به خاطر داشتن یا نداشتن بکارت
مورد خشونت، محرومیت، تبعیض و حتا تیغ مرگ قرارگیرد؟
آیا ممکن نیست با تغییر تفکر و استدلالی منطقی موضوع بکارت را برای
حفظ شأن انسانی زنان برای برابری و جلوگیری از تبعیض جنسیتی نادیده
بگیریم و فراتر از پرده بکارت روی معنویت، سواد، آگاهی و اخلاق
انسانی فرزندانمان متمرکز شویم تا حق انتخاب و اشتباه کردن را در
موارد جنسی و عاطفی از هیچ انسان زن و مردی نگرفته باشیم ؟!
آیا جامعه مردسالار لزومی برای تشخیص یا حفظ بکارت در مردان
میبیند؟ یا مطابق قاعده عصر حجر مرد غریزه دارد و زن هیچ؟ چه کسی
گفته یک دختر
۲۲
ساله به اندازه پسر
۲۲
ساله میل جنسی ندارد؟ و چه کسی تعیین کرده نیاز این یکی باید
برآورده شود و آن یکی نه؟ آیا به خاطر همین نگرش یک سوگرایانه نیست
که برخی زنان باکره از شوهران نابکرشان بیماریهایی چون ایدز را
هدیه میگیرند؟ آیا کودکان نیامده، قربانی این تفکرات غلط نیستند؟
اگر گرایشهای جنسی با آموزش صحیح و حقوقی برابر همراه شوند میزان
بسیاری از نابهنجاریهای اجتماع ما پایین نمیآید؟ آیا اگر کمی به
مفهوم باکرگی فکر کنیم و دست از بکر ماندنهای تصنعی برداریم و
جوانانمان را به سوی روابطی سالم، مدت دار، و با تفکر هدایت کنیم
موج شکوفایی اندیشههای در بند مانده در عرصه علم و صنعت و زندگی
افزونی نخواهد گرفت؟ حداقل اینجا متعصبانه نگاه نکنیم و فکر کنیم.
برگرفته از برگه صداى زنان براى تغير
|