green parel

 
 

 

بهار 

 

برخيز كه مى اييد بهاران 

برچيد دامن خود زمستان 

 

شگوفه ها  و گل دامن صحرا 

افزوده به گل هاى بهاران

 

موسم گل وبهار شاداب 

اواز نى ورباب مستان 

 

در باغچه مى شنود چو رندان 

اواز  چو بلبلان  خوشخوان 

 

سمنك و گل نارنج بهارى 

بيارد شادى  خوشى به دوستان 

 

ما را سريارى با دوستان است 

دورى  ز دشمنان با مظهر جان  

 

در زير شگوفه عشق پنهان 

بوى بهارو صفاىي  زجان 

 

گويم ز تهى دل  به اين رسم 

مبارك باد نوروز به عزيزان 

 

زرغونه "ولى" جرمنى

 

 تنگاى كابوس 

 

قلبم  مانند امواج بحر بيكران

هميشه در طلاتم است 

در جستجو و تكاپو 

 گاهى نا خود اگاه سكوت را اختيار مى كند 

تو گوى در تاريكى شب ها در دل رسا اسمان 

در جستجوى ستاره گمنام است  

ستاره هارا به تماشاه مى گيرم 

ارزوى مهتاب را دارم 

در لابلاى سفر زندگى 

اسرار روز ها وشب هارا مى اموزم 

ولى فال نيك زندگى اين است 

دور از حسرت صداى چنين أسرارها 

رسيدن به كاينات ناپيدا است  

اين كاينات لحظه رسيدن به درد هاى انسان دردمند است

اسايش را دوست دارم 

اما عشق مى ورزم 

 به موجودات كه جز جداى ناپذيرى 

همديگردر كليم ، طغيان در تنگاى كابوس زندگىيست .

 

 ---------------------------

 

 

قلبم  مانند امواج بحر بيكران

هميشه در طلاتم است 

در جستجو و تكاپو

گاهى نا خود اگاه سكوت را اختيار مى كند 

تو گوى در تاريكى شب ها در دل رسا اسمان 

در جستجوى ستاره گمنام است  

ستاره هارا به تماشاه مى گيرم 

ارزوى مهتاب را دارم 

در لابلاى سفر زندگى 

اسرار روز ها وشب هارا مى اموزم 

ولى فال نيك زندگى اين است 

دور از حسرت صداى چنين أسرارها 

رسيدن به كاينات ناپيدا است  

اين كاينات لحظه رسيدن به درد هاى انسان دردمند است

اسايش را دوست دارم 

اما عشق مى ورزم 

 به موجودات كه جز جداى ناپذيرى 

همديگردر كليم ، طغيان در تنگاى كابوس زندگىيست 

 

 

زرغونه "ولى" جرمنى 23.03.2017 

 

-------------

 

 

زيبا ترين ترانه هاى سكوت را بخوان 

درد ها وزخم ها را در ويرانه دل 

به پنهان مگير 

به انتظار افتاب روشن

فرادى پر شور در دقه دقه هاى بهار نورس 

چو سبز وار در دل حوريان بهارى غنچه زن 

تا فرداى زود رس 

تا رسيدن به عشق رويايى  تا رسيدن به حقيقت 

جاودان  و هميشه گى  

 

زرغونه "ولى" 07.04.2017

 

 ---------------------

به افتخار روز پدر  

  

پدرم را هنوز ندارم 

ميان نداشتن ها دوستش ميدارم 

وقت هاى كه دلتنگم 

دارم صدا مى زنم 

پدر كمكم كن 

با صدا زدن هاى پدر جرءت مى گيرم 

گره ها را باز ميدارم 

از در هاى بسته عبور مى كنم 

در نداشتن هايش 

حسرت را دنبال مى كنم 

صداى خاموش و تن خفته اش  

مرا به ناله ها مى كشاند  

با نبودت بودن را اموختم 

پله ها را با جسارت پيمودم 

با وجود نداشتن ات دوستت ميدارم 

تقديم به پدران خفته در خاك 

 

زرغونه "ولى"جرمنى  13.04.2017

--------------