به پيشواز هشتم مارچ روز همبستگى بين المللى زنان
فوزیه میترا
دوستان
و سرورانم !
ما در
آستانه تجليل شايسته از هشتم مارچ روز همبستگى بين المللى زنان
قرار داريم به استقبال از اين روز خجسته يكى از بانوان فرهيخته و
مدبر فرهنگى ديكلماتور محبوب ، گوينده موفق راديو و تلويزيون
افغانستان بانو فوزيه ميترا صداى هميشه آشنا را به معرفى مى گيرم
!
بانوى
كه سالهاى دراز صداى دلنشين اش گوشهاى مردم دردمند ما را نوازش
كرد
بانوى
كه روز هاى دشوار جنگ را با شجاعت و شهامت در داخل كشور سپرى نمود
و زيست كرد و ختم حكومت داكتر نجيب الله را با آمدن طالبان زنستيز
اعلان داشت و به پيشرفت و رشد فرهنگ نقطه اختتام گذاشت و به همین
صدا با مردم خود در داخل کشور وداع گفت و اخرين صداى زنان ، كه
صدای وی از راديو و تلويزيون افغانستان بود
مدت
هاست كه با اين بانوى متين آشنا استم وى را از همكارى مدبرانه اش
منحيث اموزگار كه با هم يكجا مصروف اموزش اطفال و جوانان كشور
و
تربيه نسل جوان براى آينده افغانستان شگوفان و فارغ از جهل و
بيسوادى در يكى از مكاتب شهر كابل بوديم می شناسم .
بعد از
آمدن طالبان همه بى خانه شديم و بى وطن
و مجبور
به ترك وطن شديم زيرا حكومت بنیادگرا افراطى طالبانى به زنان و
روشنفكران ديگر نياز نداشت زنان در خانه ها زندانى و بقره پوشى به
فرهنگ آنان مبدل شد ،شلاق و سنگسار زنان ،دست ، گوش و بينى بريدن
مروج شد پیر مردی به تهمت دزدى روی سیاه در کوچه ها بالای (مركب
) خر با شلاق زدن از دست طالبان سیاه پوش با بدرقه ده ها طفل دءور
داده می شد و صدای گریه و ناله کوچه هاى شهر را ترسناک ساخته بود
ديگر صداى فوزيه ميترا با ديكلمه هاى شيرين اش و صداى ذكيه
كوهزاد در كوچه ها و جا ده های كابل از راديو شنيده نمى شد ، بد
بختى و سياه پوشى شهر كابل و افغانستان را فرا گرفته بود و شهر
شاد و پر غلغله به شهر خاموش وحشتناك مبدل شده بود
بيشترين
مردم روشنفكر مجبور به ترك وطن شدند من كه ديگر مهاجر بودم و با
دست و پنجه بر مشكلات زنده گى بايد نرم مى كردم و به مشكلات فايق
مى شدم خبرى از دوستان نداشتم و در شهر هامبورگ شروع به فعاليت
هاى اجتماعى و رسانه اى كردم كه بعد از چندين سال ناگهان اعلان
كنسرت هنرمند محبوب احسان امان را با گوينده گى فوزيه ميترا يافتم
در جمع علاقمندان كنسرت من هم يكى از اشتراك كننده گان بودم كه در
قطعار تماشاچيان نشستم كه با كف زدن حضور گرداننده را مردم استقبال
مى كرد ديدم كه فوزيه ميترا حضور ياب شد و چقدر خوشحال شدم و هر
لحظه مى خواستم دوست دوره هاى دشوار جنگ را كه همه باهم درد مشترك
داشتيم در اغوش بكشم و مكرافون را گرفته براى اشتراك كننده گان از
فوزيه ميترا از شهامت و كار گرد هايش سخن بزنم ولى انقدر غرق ان
انديشه بودم كه چگونه فوزيه را ملاقات كنم ولى با خود گفتم او شايد
من را نشناسد زيرا با جوانى و طراوت با هم معرفى بوديم حالا خسته
از روزگار مهاجرت استم
تا اخير
كنسرت را دنبال كردم و هر لحظه در جستجوى فرصت بودم كه فوزيه را
ببينم در اخير با وجود كه مسوولين امنيتى مانع مردم مى شدند ولى
خوشبختانه تعدادى با من اشنا بودند و برايم با يك دوست فرهنگى
ديگرم اجازه دادند به مجرد كه فوزيه را ديدم در اغوش گرفتم ولى او
من را شناخت و هر دو خورسند بوديم كه بعد از چندين سال مهاجرت
دوباره همديگر را ملاقات كرديم بعد از تعرف كوتاه گفتگو و احوال
گيرى ديگر همكاران مختصر ياد از روز هاى دشوار كرديم نسبت نبود وقت
خدا حافظى كردم و تبديل نِمرات تيلفون كه تا امروز اين شناخت با
همان صميميت هايش ادامه دارد
صداى
فوزيه باز بلند شد اينبار در اروپا از تربيون هاى اروپا ديكلمه هاى
دلنشين و كارهاى فرهنگى برجسته اش را تماشگر استيم روز تا روز
بيشتر مى درخشد از تربيون اتحاديه سراسرى فرهنگى افغان دنمارك
گلخوشه ها با يكى ديگر از چهره هاى محبوب و د يكلماتور موفق محترم
ميلاد شريف كه هر دو گلهاى از باغستان ادب و فرهنگ كشور استند
امروز اين برنامه در ميان نهاد هاى فرهنگى خارج مرزى جايگاه اى خود
را با زحمات هر دو فرهنگى پيشتاز يافته و روز تا روز فروزانتر
مى درخشد
كه
خوشبختانه عضويت هيت رهبرى اين اتحاديه را دارا و در همكارى نزديك
برنامه گزاران و مسوولين دريچه بهار قرار دارند
اگر اين
صفحه گنجايش سخن در قلمم بيشتر را مى داشت شايد رنگ قلمم و صفحات
اين ديباچه
كافى
نباشد
با يك
كلام برايش هشتم مارچ روز بين المللى زنان را مبارك گفته و
افتخار به فوزيه ميترا "صداى هميشه آشنا و تمام زنان پر افتخار
كشور كه در عرصه های مختلف سياسى ، اجتماعى و فرهنگى فعال استند
و كار
روشنگرى را با احساس بلند وطنپرستى با قبول زحمات براى اگاهى. نسل
اينده كشور گام هاى ارزنده گذاشته و مى رزمند
تهیه
کننده :
زرغونه
"ولى" جرمنى 01.03..2020
|