معرفى بانوى
شجاع قومندان كفتر ولايت بغلان!
باز هم این بار با سفر انترنتی روانه ولایت بغلان ولسوالی
نهرین شدم آنجا از بانوی شجاع و باغرور کم نظیر عایشه حبیبی
مشهور به قومندان کفتر که بیشتر از ۳۰ سال است با داشتن از
۲٠٠٠تن سرباز مسلح و دفاع مستقلانه بدون حمایت دولتی از قریه
و کاشانه خود می نماید که چنین بانوان چقدر احساس شجاعت برای
هر زن می دهند !
ولی پیش از اینکه در مورد این بانو پر افتخار بحث را اغاز
نمایم خاطره ى روز های دشوار کار و مبارزه را در جمع تيم ما ،
كدر ها و فعالين سربكف شوراى ولايتى كابل سازمان دموكراتيك
زنان افغانستان ياد اور شوم و جا دارد كه مكث نمايم در مورد
اين بانوان پیشتاز ، قومندانان جنگی و دفاعی ولايت كابل
که تعدادی شان را می شناسم و کار مشترک سازمانی در مورد دفاع
مستقلانه از خانه ،خانواده ، شهر ،ده خود داشتند و اسطوره
افريدند مانند قومندان مرجان چهاراسیاب ،قومندان سلطانه حوت
خیل كابل ، قومندان فیروزه گلخانه کابل را هر کدام این بانوان
سلاح بر دوش از وجب وجب خاک و کاشانه شان دفاع می کردند یادی
آن روز ها را به خاطر دارم که آنان چه زنان با قوت و نیرو مند
بودند که نه تنها قومندان موفق جنگی بودند بلکه دهقان در مزرعه
، مادر خدمتگار در خانه ،اشپز لایق ،نان پز مستعد بودند ، یادم
آمد از سر سپرده گى و خود گذرى تیم كار ما در سازمان
دموكراتيك زنان ولايت كابل را که همه بانوان شجاع و نا ترس
بودند بخاطر حمایت از بانوان رنجیدید کشور در دور ترین قرا و
قصبات با قبول مرگ و زنده گی که بدتر از امروز برعليه زنان
روشنفکر دشمنان ترقى و دموكراسى ، بنیاد گرایان زنستيز کمر
خشونت بر زنان را بسته بودند که از ترور ،انفجار مین گزارى ها
در برابر ما دریغ نمی کردند
از جانب ديگر ما با داشتن چنین بانوان شجاع با غرور و یکه تاز
میدان و موفق می بالیديم و خدمات هر كدام شان ثبت تاریخ زنان
قهرمان افغانستان خواهد بو د
در صفحات اجتماعى من را تكرار چنين چهره ها شجاع و يكه تاز
ميدان همچو زرغونه ها ملالى ها قومندان کفتر به خود جلب کرد
كه بيشتر با شما معرفى مى نمايم
قومدان كفتر وى كه
عایشه حبیبی نام دارد 14 ساله بود که برای شکار کبک های کوهی
تفنگ به شانه کرد. او نمی دانست تا 50 سالگی باید آن را با خود
حمل کند و نه تنها در شکار کبک و آهو بلکه در شکار دشمنان میهن
و مردم ما هم از آن استفاده کند.
در زمان جنگ های داخلی افغانستان او تبدیل به «قوماندان کفتر»
شد. قوماندان کفتر، نامی است که همیشه در کنار نامهایی
دیگر قوماندانان مشهور در اکثر نقاط
افغانستان محبوب شد.برای بسیاری ها قوماندان کفتر یک اسطوره ی
غیرواقعی به نظر میرسید و وجود او را باور نمی توانستند
ولسوالی «نهرین» دره ی خشک و صعب العبوری در ولایت بغلان است
و قوماندان کفتر پادشاه آنجا است. او سوار بر اسپ رو بروی
کمره می ایستد و خود را معرفی می کند: «قوماندان کفتر هستم. من
و نفرهایم در اینجا در خط اول خدا گفته افتاده ایم ببینم که چه
می شود.او زن ساده ولی پرقدرتی است.
در وجود قوماندان کفتر، ساده گی یک زن روستایی، خشونت یک
قوماندان و ایمان یک مسلمان بی سواد جمع شده است. او نماز
میخواند، فرمان می راند، خوشی می کند، خشم می کند، مگر همچنان
یک انسان خودرای و قانون گریز باقی می ماند. او مثال زن «مرد
افکن» است. دنیای او فقط به اندازه ی یک دره یی است که نهرین
نام دارد.
او نا ترس است و حاضر نبود تجهیزات نظامی اش را به دولت تسلیم
دهد و «خط اول» را رها کند، اما بالاخره سال گذشته این کار را
کرد و دولت هم در عوض چند باب کلینیک و مکتب برای دره ی نهرین
اش وعده داد که معلوم نیست چه وقت آباد شود.قوماندان کفتر به
عقایدش سخت ایمان دارد. همین جنبه است که از او یک اسطوره می
سازد و اکنون ما را مجذوب خود می کند.
تهيه كننده : زرغونه ولى جرمنى 11.07.2020 با استفاده تصاوير
از نت
|