یاد ایــامـی کــه مـاهــم روزگاری داشتیم
دوستان عزیز !
اينبار ما شما را با ويژه گى هاى يكى ديگر شخصيت هاى فرهنگى محمد نادر واصلى مقيم كشور كانادا را به معرفى مى گيرم در اغازين سخن در مورد اين جهره
پر بار كشور با خوانش قسمت از عزل كه با احساس بلند ، درد در مهاجرت و نقد قلم زده است پاى مختصر بيوگرافى از قلم خود شان مى نيشينيم
كه چنين سرايده
یاد ایــامـی کــه مـاهــم روزگاری داشتیم
خـانـه وکـاشــانـه وخیلـی عـذاري داشتیم
رهـبر پاکــیزه نفــس وبا شرف وبـا وقـار
دوستـان خــیلی خوب وبی شماری داشتیم
دشـمن مـا روشـن بود انـدیـشه ما پــرزنور
انس والفت را همه دریک شعاری داشتی
گـرچه سوخـتـند شهرما را دشمنان اجنـبی
شهرهـای پـرگلاب را بـا بهــــــاری داشتیم
مرغکان خوش نوا می سرود بیت پرهوس
آهـوان مست وراغ چــون عطــاری داشتیم
مشک می بارید همه از انس والفت دور ما
چـوخـود رویـیــده زگـل شـاخساری داشتیم
نـشه می بودیم زعشق وانـس مردم روزها
جام نیـلـی بـدست بیــش از شماری داشتیم
دیـن ومـذهب داشـت نزد ما مقـام ومنزلت
چـو خـدا را با حبیب اش درکـناری داشتیم
حال مـی سـوزیـم در آتش ای خـدا رحم نما
گـرگ را پاسیـنه شـب در انتظــاری داشتیم
نــادرافـغـان زمیـن رااز کسی بـاک نـه بود
چـون مـتاع زنـــــدگـی را درنظاری داشتیم
واصل
و در مورد خود چنين مى نويسد !
اینجانب محمد نادر واصلی نویسنده وشاعرفرزند محمد طاهر واصلی ولدیت انجنیر محمود خان واصلی متولد سال ۱۳۳۸ گذر دروازه لاهوری شهر کابل
درجه تحصیل فارغ صنف سوم پوهنحی علوم اجتماعی رشته فلسفه وژورنالیزم ،انستیتوت خدمات ملکی ، کورس عالی افسران ، پوهنحی سیاسی، نظامی،
و تحصیلات عالی رشته فلسفه وماتریالیزم دیالکتیک اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی وقت مى باشم بنابر چهار دهه جنگ تحميلى در كشور مانند
هزاران هموطنان ديگر مجبور به ترك وطن شده و فعلا مقيم شهر تورنتو کانادا هستم
تعداد ۶۹ عنوان کتب را نبشته ام که از جمله ۱۷ عنوان مجموعه، شعری ۶ عنوان رباعیات و متباقى داستان ها وناول ها هستند که از جمله یک یک عنوان
مجموعه شعری رباعیات و عنوان داستان های بنده اقبال چاپ یافته اند و تعداد ۴۹ عنوان کتب بنده آماده چاپ هستند و ۹ عنوان دیگر تا هنوز کمپیوتر
واماده نگردیده اند . ضمنا به هنر آواز خوانی نیز شوق بیشتر دارم از ترور ،انفجار ،انتحار ،جنگ و ویرانی، خشونت، زور گویی ، وقوم پرستی خیلی ها بدم می آید
و تشنه محبت وصلح واشتی سرتاسری بین ملت واحد مان بوده وهستم .
بلى شنونده گان گرانقدر وى چه زيبا و با احساس گفته است كه از تعصبات قومى خشونت و زور گوى بدش مى ايد از همين مظاهر وارد شده
در كشور چهار دهه است مردم و ميهن ما را به تباهى كشانده و قلب هاى همه ما را با از دست دادن فرزندان ما جريه دار نموده است كه همه ما نفرين
به جنگ و حاميان جنگ افغانستان فرستاده ارزوى تامين صلح و ثبات آشتى و دوستى براى ماندى ميهن خود داريم به اين ارزو مندى يكى از دكلمه غزل اش
را به ز بان خود شان مى شنويم
|