ديد من و
نظريات من در مورد زنان عذاب ديده كشور
چندى قبل مورد سؤالات يكى از عزيزانم كه شخصيت قلم بدست وفعال
حقوق زنان در داخل كشور است قرارگرفتم در مورد جايگاه وضعيت
فعلى زنان ، مشكلات موجود و مبارزه زنان جهت بدست اوردن
كدامين أهداف براى بهتر زيستن زنان در وضع موجود كشور ..!!
كه چنين نگاشتم
از نظر من متاسفانه پديده ى (جنسيت) در افغانستان هويت زن
بودن را به معرفى مى گيرد
در حاليكه هيچگاهى جنسيت قانون انسانيت را به معرفى نگرفته و
نمى گيرد .
زنان كه نيمى از پيكر جامعه ما را تشكيل مى دهند سالهاست كه از
ظهور طبقات حاكم وطرز تفكر مردسالارى و برخورد با زنان منحيث
جنس دوم يكى از معضله هاى بزرگ اجتماعى با ابعاد گونا گون
ايست كه زنان كشور به ان دست وگريبان بوده اند و در حال حاضر
زنان تحت ظلم و ستم اسفناك دوگانه تعدادى از مردان و جنگ قرار
دارند .
از انجايكه همه ميدانندموجوديت چالش هاى حكومت وحدت ملى فضاى
تاريك با اسمان ابرالود در كشور براى مردم بخصوص زنان خفه
كننده و زهراگين است و روز تا روز دامن خشونت عليه زنان با
سياه ابرها در فضاى غبارالود كشور گسترده تر مى گردد كه ما و
شما در سال جارى شاهد ده ها وصد ها خشونت عليه زنان در شهر هاو
ولايات كشورازجمله قتل هاى ناموسى در داخل وخارج از مرز ،
سنگسار ها ، و قطع كردن اعضاى بدن زنان بشكل بسيار وحشتناك ان
بوده ايم و اين جنايات انجام شده اولين ها وآخرين ها هم
نخواهد بود .
نبود امنيت و صلح و نبود تامين عدالت اجتماعى در كشور وعدم
كارروشنگرى بنابرشرايط موجود از معضله هاى اساسى خشونت عليه
زنان و گسترش ان در كشور مى باشد كه در چنين فضاى ناامن ،
خودگراى هاى فردى ، زور گوى ، فساد ادارى ، واسطه بازى ها و
حمايت جنايتكاران توسط قانون، رشوت ستانى ها وغيره زنان را نا
توانتر و دردمندتر ساخته است
با انجام و گسترش چنين جنايات بيم دوباره به قدرت رسيدن دوره
سياه طالبى مى رود
كه وضع زنان دركشور بار ديگر مانند گذشته بدتر از اين هم
خواهد شد ودوره سياه طالبى با انجام جنايات نفرت بار تاريخى
شان و بسته كردن مكاتب و موسسات زنانه ، قيد كردن زنان
درچهارديوارى هاى خانه ها كه همين حالا در تعدادى از ولايات
كشور اين قانون طالبى حاكم وقابل تطبيق است .
ما در هراسیم از اينكه با وجود امكانات ناچيزى فعلى كه در
شهر ها براى زنان وجود دارد با طالب گراى محو و نابود خواهد گرديد
وزنان سراسر كشور بار ديگر مورد دست خوش جنايات طالبانى قرار
خواهند گرفت ...!!!
جواب :
در رابطه به مشكلات فراروى زنان بايد گفت مشكلات بيشتر پيشروى
بانوان بخصوص زنان اگاه و روشنفكر در داخل و خارج از كشور
وجود دارد در قدم اول روشنگرى و بيدارى خودى زنان ، اتحاد
همبستگى و همديگر پذيرى
شان در سطوح هاى مختلف سياسى ، اجتماعى
فرهنگى كه ضامن موفقيت ها در جهت مبارزه عليه خشونت زنان ،
تامين عدالت اجتماعى ، تامين صلح در كشور خواهد بود
در قدم بعد در موجوديت اتحاد و همبستگى زنان با جمع مردان
ازادانديش و نيرو هاى مترقى كشور بايد كار روشنگرى را در بين
زنان شهرى و روستاى و مبارزه عليه خشونت زنان اين پديده اى
منفور راگسترش داده تا بتوانند زنان را از اين روند سياه و
دلگير كشور نجات دهند .
- خواستهاى برحق عبارت از مبارزه به عليه خشونت ، ايجاد
قوانين قضاى در نهاد هاى جزاى براى أعاده حقوق زنان ، نقش
مساويانه زنان در مسايل سياسى و اجتماعى ، حل معضله بيكارى ،
امنيت فردى و شخصيتى زنان ، حمايت از حقوق و ازادى هاى زنان ،
حمايت از نهاد هاى مدنى و سازمان حقوق بشر،
تشویق و تمجید و ایجاد شرايط مساعد برای ، رشد زمینههای
ورزشی، علمی، اقتصادی و فرهنگی زنان ، كار روشنگرى با ايجاد
پروگرام ها و پروژه هاى كارى در بين زنان شهرها و روستاهاى
كشور با وظيفه آینده و برنامه های طويلمدت بايد در نظر گرفته
شود
ولى متاسفانه زنان كشور در موجوديت وزارت زنان كه مدافع حقوق
قانونى تمام زنان كشور است تا بحال نتوانسته اند بكدام أهداف
مشخص وچشمگير در كشور دست يابند ، مسولين زنان در شهر ها
وولايات كشور نبايد توسط كاركرد هاى نمايشى أعاده حقوق به انان
و يا سفر هاى خارجى و سمبوليك را كه انجام مى دهند ازادى زنان
را تمثيل كنند و زنان كشور را براى جهانيان منحيث زنان كاملن
ازاد وبه حق رسيده به معرفى بگيرند
با انجام چنين اعمال نه تنها براى بانوان كشور كارى نكرده اند
بلكه يك دروغ محض است كه اعمال شان از جمله اى منفوران و
تقلب گران در تاريخ زنان كشور ثبت خواهد شدوظيفه وزارت زنان و
نهاد هاى اجتماعى در قبال وظايف
ياد شده بايد توجه لازم به خرج دهند تا باشد براى طبقه ناتوان
و عداب ديده كشور موثر واقع گردند.
خواست بر حق زنان عبارت از ازادئ، دموكراسئ . تحقق قانون،
عدالت اجتماعئ ، مشارکت شان در اجتماع و نهادينه كردن سهم زنان
در اقتصاد، فرهنگ و سياست است.
زرغونه "ولى " جرمنى 04.03.2017
|