انتحار "استشهاد" نه بلکه یک جنایت تکرار بنام  دین است

نویسنده نصیر راسخ

اولتر از همه از الله متعال سپاس گذارم که دسیسه و فاجعه جنایتکاران تروریست بالای مسجد ایمان ناکام گردید ، هر چند آنها موفق در عمل جنایتکارانه خود بودند ،زیرا باعث شهادت جوانان شجاع گروپ محافظ حکمتیار صاحب گردیدند ،حیات شهدا و درد جانکاه از دست دادن همچو جوانان برای خانواده خود آنها چنان است که در خانواده یک رهبر سیاسی شهادت صورت گیرد .
در درد غم خانواده شهدا همه ملت شریک است و نفرین بر عاملان آن جنایت.
الحمدالله که از روی لطف الله متعال ترویستان و دستگاه فکری متحرک عقب پرده آنها در هدف اصلی ناکام شدند، و جناب حکمتیار صاحب بخیر وسلامت جان سالم بدر برد وتاریخ کشور در صفحات سیاه انتحاری ها نام شخصیت مطرح جهادی دیگر را ثبت بدنامی های خود نکرد.
حال باید خود حکمتیار صاحب معزز جهت شکرانه حیاتش و جهت روشنگری ضد این جنایت انتحار که در اصل یک بدعت قبیح و ضد انسانی است با تغیر فکر مخالفت نماید .
انتقادات مردم هم بجاست، خصوصآ از وارثین شهدا انتحار هاباید پرسیده شود که آیا حاظر هستند در همچو جامعه زندگی کنند که جنایت مشروعیت دینی و سیاسی داشته باشد و  عضو دیگر از خانواده آنها را در بین خون وآتش در بین انفجار وباروت تکرار بر علاوه خود انتحاری جنایتکار  بیگناهان را هم به شهادت برساند ؟

الله متعال کرامت انسان را مقدم خوانده و نجات حیات یک انسان را برابر به نجات همه بشریت قیمت گذاشته !
در این شکی نیست که غرور مان ما را نمی‌گذارد تا حرف گفته اشتباه خودرا اصلاح نمایم ولی غرور عالی آنست که انسان بتواند برای نجات حیات یک انسان به رضای الله و سعادت آن انسان از خود گذری نماید .
بجای فتوا دادن به" خود کفانک" انتحار و جنایت که نام "استشهاد" را بگذاریم،  لازم است که مانند ناتو و آمریکا، مانند چین و روسیه مانند آلمان وفرانسه ، تلاش در راه آموزش علم ودانش و تولید وسایل دفاعی کشور را مقدم بدانیم و آموزش و تحصیل زن و مرد را بنا به دساتیر دینی چنین تعریف نمایم.
حدیث مبارک:
*"مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء* "
یعنی قلم علما برتری بر خون شهدا دارد.
در اینجا در تعریف قرانی هدف از مداد مایع رنگ است که برای نوشتن در داخل قلم استفاده می‌شود همین مایع افضل تر از خون شهدا است.
باری هم الله ج سوگند بنام قلم نموده .
"ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ"
حکمت های در قلم وجود دارد زیرا توسط همین وسیله انسانها ملبس با زیور علم ودانش میگردند،  توسط همین قلم سوگند یاد شده و رنگ داخل آن که مایع مانند خون روان میباشد، با دانش آموزی راه آسایش دنیا یعنی مراودات اجتماعی و کسب اقتصاد عالی و کمال ایمان و در آخرت با همان ایمان وسیله نجات میگردد.
اما باید عميق تفکر نمود، که چه حکمت در مایع درون قلم ( رنگ آن) است که آنرا افضل بر خون شهید خطاب گردیده ؟
در انتحار و تعریف غلط آن به "استشهاد" یعنی شهید شدن ما خود مان از ارزش علم و دانش بدور شده و باعث هلاکت خود کفانک و هلاکت دها انسان که توسط انتحار و خود کفانک جاهلانه وضد حقوق و کرامت انسان هردو طرف نابود میگردد،  قاتل و تولید کننده این جنایت مفتی این اندیشه ضد قرآنی، ضد اسلامی و ضد عقل سلیم و ضد علم ودانش، بازهم کسی می‌تواند باشد که از نتیجه کشتار خود کفانک بنام "استشهاد" نفع برداری سیاسی میدارند، این مفتی ها عامل کشتار ها هستند.
جای تفکر و تعقل است که چرا در قوت های جنگی استعمار گران متجاوز چون جنگجویان و اشغالگران معاصر کشور های بزرگ اقتصادی وحاکم بر سیاست جهانی قطعات‌ انتحاری وجود ندارد؟
زیرا آنها بنام "روبوته " طیارات بی پیلوت و دستگاه های مدرن نظامی کار و وظیفه همان خود کفانک را ساده تر دقیق تر و هدفمندانه تر انجام می‌دهند،  آنها با داشتن علم و تکنالوژی نه تنها برای چور معادن و داشته های اقتصادی اراضی دیگران در حالت تعرض هستند بلکه با همان علم و تکنالوژی داشته خود از حریم و سرحدات و مردم خود عالمانه دفاع هم میدارند .
اینجا ارزش رنگ ومایع قلم را آنها با ارزشتر از خودکفانک ها دانستند.

چنانچه که اسلام به قلم و علم ودانش زن و مرد ارزش قائل گردیده.

از لحاظ دین، منطق و عقیده یعنی ارج گذاری به معقولیت ها!
داشتن قطعات خود کفانک داعش و طالب در آینده پیشرفت بیشتر تکنولوژی هیچ کاری را انجام داده نخواهد توانست، چنانچه که در گذشته نیز جز فجایع و کشتار مردمان ملکی و مسلمان دست آورد دیگری هم نداشتند.
تا چند سال دیگر ضرورت به تانگ‌وتوپ و ضرورت به قوای پیاده عسکری نمی رود ، مانند قتل الظواهری در پهلوی ارگ از فضا هر هدف را خوبتر وبهتر می‌توانند خنثی نمود و مورد هدف قرار داد، انگاه دستگاه های مخابرات و تیلفون ها همچنان طوری عیار میگردد که متحجرین معتقد به انتحار هیچ نمی‌توانند روابط خودرا با یک دیگر بر قرار نمایند زمانیکه عصاب قطعات جنگی یعنی مخابرات قطع گردید انگاه همه چیز سقوط میکند.
دستگاه های تروریستی با مغزشویی های فناتیک تولید کننده انتحاری هستند که در عقب همین حرکت بازهم دستگاه های منفعت طلب استراتیژست خود کشور های استعماری مصروف شستشو و فکر وارسال انتحاری به گونه دیگر برای ناکامی خود آنها هستند، اما همین فکر را استخباراتی ها از مدارس دینی انتشار میدهند!
امروز انتحاری ها بیشتر جنایات ضد انسانی را براه می اندازند که باعث نفرت مسلمانان وفرار انسانها از دین می‌گردد.
باید فتوا ها بخاطر ارزش مایع داخل قلم بهتر از خون شهدا باشد ،تا انسانها بسوی علم و دانش و تولید اقتصاد و تکنالوژی روند .
استشهاد و انتحار بزرگترین ضعف ایمان و اعتماد به نفس و عقل خدا داد است.
باید انتحار را جنایت دانست نه شهادت ولو که دست‌آورد های اندک منفعتی کوتاه مدت داشته باشد، این عمل جنايي دور از منطق و اخلاق انسانی و آسمانی است .