زنان اﻓﻐﺎنستان و اعتياد مواد مخدر
بخش دوم
زرغونه ولی
زن و رابطه اعتیاد و اقتصاد :
فقر در جامعه ما كه دامنگير ٩٨فيصد ﻣﺮﺩﻡ كشور است كه زنان
بيشترين انرا تشكيل مى دهند زيرا بنابر عوامل اجتماعى ،سياسى و
سنتى بودن جامعه ، زنان كمتر بنيه اقتصادى دارند و مردان برپايه
بنيه اقتصادى بيشتر حاكم بوده واستند تعدادى زيادى از بانوان ما
تحت حمايت اقتصادى مردان قرار دارند .
دربين مردان اكثرا تعدادى از پولداران جهت لذت بردن از مواد مخدر
معتاد استند
وتعداد زنان كه معتاد استند طبق تحقيقات انجام شده بیشتر از
۴۵درصد
معتادان زنان انان توسط سرپرستان خانواده ( مردان ) به اعتياد
كشانده شده اند .
زنان در افغانستان بی آنکه معتاد باشند خود دچار مشکلات فراوان
استند ، اما اعتیاد به مواد مخدر مشکلی است که بر دیگر مشکلات آنها
افزوده و آنها را در بدبختی محض قرار میدهد. رقم معتادان زن در
افغانستان هر سال رو به افزایش است .
از انجايی که اكثريت زنان در شهر ها و ولايات كشور بنابر بسته
بودن جامعه سنتى نمی توانند در کارهای اجتماعی سهم بګیرند و مجبور
اند خود را مسوول چهار ديوارى خانه دانسته وكار بيرونى را مطلق
مربوط به مردان خانواده مى دانند به اين لحاظ زنان نمى توانند بنيه
اقتصادى داشته و مشترك با مرد در تكميل احتياجات خانواده خود را
شريك بسازند
و تعدادى كه كار صنعتى مانند قالين بافئ ، خياطى ، دست دوزى وغيره
دارند بنابر نداشتن شرايط مناسب كارى مانند كودكستان جهت نگهدارى
اطفال شان ، ازدياد وقت كار ، ونداشتن أسباب و وسائل مدرن كارى
وغيره دارند ، مجبورآ به مواد مخدر رو می آورند كه برمشكل اعتياد
مى افزايد، بطور مثال : يكى از پزشکان شهر کابل هم این موضوع را
تأیید میکند و میگوید: «زنانی که در رشته قالیين بافی کار
میکنند برای رفع خستگی، هم خودشان تریاک میخورند وهم به کودکان
شان میدهند تا مزاحم کارشان نشوند كه خود عدم شرايط مناسب كار
براى زنان است. كه بعد از چند بار استفاده از مواد مخدر خودشان و
از طرف ديگر اطفال شان در طفوليت معتاد به مواد مخدر مى شوند. كه
سلامتى و رشد جسمى روحى اطفال شان را متضرر مى سازد .
خشونت عليه زنان درجامعه سنتى :
خشونت عليه زنان در كشور بحث وسيع است استفاده نا درست از مذهب و
سنتى بودن جامعه بالاى افراد تاثيرات سوء داشته كه يكى از عوامل ان
اعتياد زنان و اطفال به مواد مخدرميباشد
خشونت عليه زنان در اعتياد بانوان نقش اساسى دارد تعدادى از
بانوان در شهر ها و ولايات كشور بنا بر تحت تأثير قرار گرفتن
مشكلات خانواده گى ،محيطى و اقتصادى با استفاده از مواد مخدر به
ارامش خود پرداخته و مى خواهند مشكلات روزانه را بياد فراموشى
بسپارند ان هم از طريق مردان خود به مواد مخدر دسترسى دارند ويا
بانوان مصاب به مواد مخدر كه با انان بتماس استند با استفاده چند
بار معتاد مى شوند و با استفاده از موادها مخدر به تكاليف روحى و
روانى مبتلا شده كه در اثر مريضى روانى و نا توانى جسمانى كه
برايشان انجام ندادن بموقع وظايف خانه وخانواده زندگى سعادتمند
اطفال و خانواده را به مشكلات مواجه مى سازند بنا بر عوارض جانبى
استفاده از مواد مخدر كه بعضا زندگى را بار غم دانسته ديگر تواناى
مقاومت را نداشته دست به خود كشى و يا خود سوزى مى زنند وختم زندگى
را براى خود انتخاب مى نمايند
گر چه ما نمى توانيم از خشونت عليه زنان توسط مردان در روابط
اجتماعى خانوادگى چشم پوشى كنیم
ولى مى توان از نبود شرايط مناسب زندگى براى زنان و اعتياد شان به
مواد مخدر بعضا خود زنان زندگى را براى خود ختم دانسته وبه خودكشى
و يا خودسوزى بنا به عوامل ذكر شده دست مى زنند.
نابرابرى زنان با مردان در أمور اقتصادى ،اجتماعى ، فرهنگى ،
اقتصادى !
از انجايكه افغانستان كشور اسلامى و سنتى بوده بنا بر شرايط
وقوانين نافذ شده براى بانوان كشور در چوكات اين قوانين با محدوديت
هاى تعيین شده در عرصه اجتماعى ، سياسى اقتصادى و فرهنگى در جامعه
ما بايد زندگى نمايند كه عدم توجه بانوان به اين قوانين به واكنش
هاى مردم وملاها و روحانيون مواجه شده كه به سخترين جزاها مانند
خشونت سياه ( كشتن ، قطع كردن اعضاى بدن ، سنگسار ، وغيره) محكوم
مى شوند . گرچه زنان در كشور سنتى مانند افغانستان از نا برابری و
عدم تطبيق قانون عدالت اجتماعى در جامعه به مشكلات جدى مواجعه
استند . ولى خوشبختانه كمتر معتاد استند.
سنت وفرهنگ بحث جداگانه است كه ما در اين مقاله از توضيح ان خود
دارى مى نمايیم .
اموزش و پرورش اطفال و بانوان
مسله قابل بحث ديگراموزش ، پرورش بانوان و اطفال است كه تعدادى
بيشترى زنان از اگاهى كامل در مورد خود شناسى و محيطى كه در ان
زيست مى نمايند حتى با مسائل صحى مرحله بار دارى ، تربيه و طرز
پرورش اطفال ، خانواده وغيره اگاهى وپختگى لازم را ندارند .
چه رسد اگا هى در مورد اعتياد .
در قدم اول مبارزه با بيسوادى كه در بالا تذكر يافته است زيرا سواد
اموزش پرورش لازم ملزوم همديگر است .
اعتياد اطفال و نوجوانان در داخل كشور !
يكى از وظايف خطير دولت و كارمندان نهاد هاى كمك رسانى توجه به نسل
فراموش شده كشور اطفال و نوجوانان است با تاسف كار كرد هاى دولت
در اين عرصه نا چيز است كه اين نسل به ياد فراموشى سپرده شده است
.
اعتياد اطفال كه متاسفانه در كشور رو به افزايش است
عوامل ذكر شده و والدين بيسواد و نا اگاه ، زيرا اطفال و نو
جوانان امروز مطابق به روند جهان مدرن به والدين باسواد و اگاه
ضرورت دارند تا به خواست هاى برحق شان تا اندازه جوابگو باشد در
واقع والدین با پیوندهای عاطفی و صمیمانه نیازمندى هاى جوانان و
نوجوان را تحت پوشش قرار می دهند، ضعف درونی انسان شاهراه خطاهاست
و زمانی که نوجوان در خانه بزرگ شمرده میشود و به او احترام می
گذارید دیگر کاسه گدایی جلب توجه دیگران را به دست نمی گیرد و تن
به هر کاری نمی دهد تا دوستان و اطرافیان خود را راضی کند به
اعتياد هم مبتلا نمى شوند سالم وسعادتمند رشد مى كنند
نوجوان علاوه بر پیوندهای عاطفی نیاز دارد خود نیز نوجوان برومند و
قوی، دارای اعتماد به نفس و خودباوری باشد پس لازم است مهارت هاى
فردی او تقویت شود مهارتها و شایستگی های تحصیلی را قوت بخشد ضعف
مهارتهای تحصیلی احساس ناتوانی در نوجوان را بوجود می آورد. همچنین
مهارتهای اجتماعی و چگونه گی ارتباط برقرار کردن با دیگران ابراز
وجود نوجوان را قوی تر می کند و می داند که می تواند در موقعیت های
مختلف خود را به اثبات برساند.
كه متاسفانه در كشور ما اكثريت والدين خودشان به اموزش و پرورش و
رهنماى هاى لازم ضرورت دارند. كه نمى توانند پاسخگوى مشكلات
كودكان و جوانان باشند.
كارشاقه
اطفال :
يكى از عوامل ديگر نبود شرايط سيستم تربيتى ، اموزشى و پرورشى براى
اطفال و نو جوانانو ضعف اقتصاد در خانوادها است .
فرستادن اطفال به شكل جبرى بكار شاقه
وگشت وگذار اطفال بى سرپرست با معتادين و همچنان استفاده مواد
مخدر توسط اولیای شان
به اعتياد اطفال مى افزايد .
اعتياد زنان و نو جوانان در خارج از كشور!
فرار سيل اساى مردم از چالش هاى موجود به خارج از كشور متاسفانه
مشكلى است كه تعدادى مهاجران ما را هم در خارج از كشور ارام
نگذاشته دست به استفاده از مواد مخدر مى زنند و انان را به
اعتياد مبتلا نموده است و يا هم تعدادى در داخل كشور متعاد بوده
اند .
به اين اساس استفاده از مواد مخدر تكاليف روحى روانى را نزد افراد
ببار مى أورد ولى خوشبختانه در خارج از كشور راه هاى بيرون رفت ان
با تداوى هاى مدرن مدتى امكان پذير است .
در داخل كشور گرچه طرز تداوى و امكانات معالجعه وكمك به معتادين
مواد مخدر بسيار ضعيف است با آنکه مبارزه با مواد مخدر و اعتياد از
اولويتهاي مهم و اصلى دولت و جامعه جهانى تلقى گرديده ولى تا هنوز
مشكل معتادان به جاى خود باقى مانده است .
حقيقت آنست که با توجه به وضعيت وخيم کشور و نيز گسترش پديده شوم
اعتياد در جامعه در راستاي زدودن اين پديده منفور، دولت بايد
مسئوولانه راه حلهاي پيشگيرانه و برنامههاى متناسب و مفيدى را
براي درمان معتادين به خصوص جوانان روى دست گيرد. همين طور در
زمينه درمان معتادان بايستىى مراکز اساسى و داراى ظرفيتهاي متناسب
ايجاد گردد. مسئوليتى که متاسفانه طى سالهاي گذشته به فراموشى
سپرده شده و براي حل مسايل و مشکلات ناشى از آن نيز هيچ توجه نشده
و طرح و ميكانيزم سازنده ارائه نگرديده است بطور خلاصه در مجموع
عوامل ذكر شده ورآه هاى بيرون رفت از اين مشكلات با اتحاد با نقش
مركزى نيرو هاى مترقى مردم بخصوص زنان و استقرار دولت مقتدر
دموكراسى و ﻣﺮﺩمى مى توانند جهت بيرون رفت از مشكلات سياسى ،
اجتماعى و فرهنگى در بين زنان و جامعه در نابودى ريشه ها و كشت زرع
مواد مخدر و اعتياد نقش ارزنده داشته باشد و مردم بخصوص زنان
وأطفال را ازاعتياد مواد مخدر توسط كار نامه هاى اقتصادى ،
روشنگرى اموزشى ، پرورشى ، صحى و تربيتى كمك و يارى رسانند در
غير ان عدم توجه به ميكانيزم مشخص كارى مشترك در اين عرصه بخاطر
از بين بردن چالش هاى موجودبخصوص مواد مخدر و اعتياد اطفال ،
جوانان و نوجوانان ، زنان توجه لازم نمايند در غير ان عواقب نا
گوار را در قبال خواهد داشت .
اميدوار استم مقاله مورد استفاده هموطنان قرار گيرد .
بخش اول
زرغونه ولی
مواد مخدر چست ؟
مواد مخدر به آن دسته از ترکیبات شیمیایی گفته میشود که مصرف آنها
باعث دگرگونی در سطح هوشیاری و عملکرد مغز مى شود .
استفاده از مواد مخدر امروز در تمام جهان وجود دارد كه با دریغ بنا
بر لذت بردن تعدادى از اشخاص مشكلات اجتماعى ، فرهنگى ، اقتصادى
را در بين افراد جامعه بخصوص جوانان ببار اورده است افغانستان يكى
از بزركترين توليد كننده گان مواد مخدر در سطح جهان محسوب شده است
كه ٩٧ در صد ترياك جهان را توليد مى كند که ناگزير تعدادى از
افراد جامعه أعم از زنان و مردان جوانان ، اطفال به اعتياد مواد
مخدر اغشته شده و شديدآ اسيب پذير استند ،
يكى از جنبه هاى مهم اعتياد لذت بردن از مواد مخدر بوده كه بدون
شك نبود خود اگاهئ ، درك نادرست از موادمخدر و جبر روزگار و زندگئ
در اغوشته شدن بانوان به مواد مخدر از قدمه هائ نخستين محسوب
ميگردد
که خود بحث وسیع را احتوا می نماید. اینجا بحث ما زنان افغانستان
است که خوشبختاه از این امر مبرا هستند.
زنان كه بيشتر از نيم پيكر جامعه سنتى ما را تشكيل مى دهند با مشكلات بيشتر جامعه ما نسبت به مردان دست به
گريبان بوده اند. بنابر گزارشات منبع هاى رسمى خبرى ( ٨ صبح )
كشور مى توان يكى از عواملی كه در سال هاى اخير بيشتر زنان را
متاثر ساخته است اعتياد بلند تر از ٤٥ فيصد زنان و ٧ فيصد
اطفال در شهر ها و اكثريت ولايات به مواد مخدر است كه نظر به
گزارش خبرى ( بخدى ) تنها تعداد معتادان زن در ولايت بلخ به ( ٧٠٠٠
) تن مى رسد . بنا بر اين عوامل اعتياد تعدادى از بانوان كشور
را در بورد ذيل ريشه يأبى كرده به ارزيابى مى گيريم :
جنگ و عوامل ان ، بيسوادى و بيكارى ، خشونت عليه زنان در جامعه
سنتى و فقر ، نابرابرى مردان وزنان در تمام أمور اجتماعى ، سياسى
، اقتصادى ، اموزش تربيتى و پرورشى زنان ، جوانان و كودكان و
بلاخره مهاجرت و امراض روانى .
جنگ و عوامل ان:
ادامه بيش از چهار دهه جنگ و ويرانئ تاثير بزرگئ در زندگئ ، كار و
فعاليت دختران و زنان داشته است به خصوص اينكه جنگ بيشترين مردان
را به كام مرگ فرستاده و زن مجبور به ادامه زندگئ و تحمل بيشتر
جنجال هائ اقتصادئ شده است در بسيارئ موارد ناتوانئ و مجبوريت زن
در مبارزه عليه چالش هائ اقتصادئ و خانواده گئ انان را به مواد
مخدر كشانيده بدون اينكه خود خواسته باشند جز معتادين و افراد مريض
جامعه شده اند كه اين وضع مستقيمن در تربيه و پرورش و فرزندان شان
تاثير منفئ و درد اور را داشته است .
ادامه جنگ خود مفهوم ادامه و رشد مواد مخدر در ميان زنان خواهد بود
.
بيسوادى زنان :
گر چه بيسوادى در كشور أعم از مردان وزنان نسبت به ديگر كشور هاى
جهان در سطح بلند قرار دارد ولى بيسوادئ و نبود سواد كافئ عمده
ترين چالش دختران و زنان افغانستان را تشكيل ميدهد كه برخورد هائ
سنتئ، مذهبئ و سطح پايين فرهنگ و در نهايت درك نادرست مردان از
چگونگئ اموزش سواد در ميان زنان سبب ان شده تا دختران و زنان بيشتر
از بهره سواد و تعليم دور باشند گر چه در ميان باسوادان همچنان
اين پديده شوم ترويج يافته اما با انهم بيشترين صدمه را بيسوادان
زن متحمل ميشوند زيرا نبود خود اگاهئ لازم زمينه ميشود برائ
اعتياد دختران و زنان به مواد مخدر .
يكى از راه هاى بيرون رفت از اعتياد زنان را باسواد ساختن بانوان
وكار تشديدى بخصوص در قرا وقصبات كشورتشکیل می دهد . بهتر است این
امر به همین منظور راه اندازى شود تا تعدادى از زنان باسواد شده
از نشرات وتأمين روابط اجتماعى با نهاد های مدنى و رسانه هاى
معلوماتى كشورکه در اين عرصه فعال استند از ضرر مواد مخدر اگاهى
هاى لازم را بدست اورند.
راه اندازى سواد و بلند بردن سطح اگاهى زنان كاريست دشوار ولى
امكان پذير كه در عرصه سواد اموزى از طرف دولت پروگرام هاى وسيع
كارى وجود دارد ولى بايد مسؤولين دولتى با همكارى نهاد هاى زنان
امكانات ايجاد كورس هاى سواد اموزى و اموزشى در عرصه هاى مختلف جهت
باسواد كردن زنان وبلند بردن سطح اگاهى شان اقدام لازم نمايند .
كار روشنگرى با زنان نقش ارزنده را به ارمغان مى اورد كه بدين
منظور انان اگاهى لازم را كه از طريق نشرات رسانه هاى كشور و
انترنتى در مورد زيان عوامل منفى مواد مخدر بدست می آورند . قابل
تذکر است که بانوان خودشان بايد در ريشه كن ساختن اعتياد مواد
مخدر نقش داشته باشند . يا سهم بگيرند .
بيكارى زنان !
بيكارى در كشور نتها به زنان و مردان خود مشكلات زيادى را براى
تمام افراد جامعه بوجود
اورده است ولى در قسمت اعتياد به مواد مخدر بايد گفت كه تعدادى از
مردان جهت لذت بردن از مواد مخدر در حالی که مسلك وشغل هم دارند و
حتى در رده هاى بالاى سياست دولت كارمى كنند ،مى توانند معتاد
باشند ، كه خوشبختانه دربين بانوان به ندرت ديده مى شود در حال
حاضر که از میان
۹۲۰
هزار معتاد به مواد مخدر در افغانستان،
۱۳
درصد آنها را زنان و
۷
درصد را اطفال تشکیل میدهند.
يكى از عوامل عمده انرا مى توان از كشت وزرع كوكنار توسط فاميل ها
درمزارع شان ياد اور شد. درست است كه تعدادى از اين طريق عوايد
ماهوار فاميل هاى شان را تهيه مى نمايند ولى تمام خانواده با تماس
مستقيم به كوكنار واستخراج ان متأثر و معتاد می شوند. بخصوص زنان
و اطفال كه زنان وكودكان هم قربان أهداف سرپرستان فاميل ها مى
شوند( مردان) زنانی كه از طرف تعدادى از خانواده ها بخصوص در
ولايات كشور اجازه سهم گرفتن در فراگيرى تحصيلات و كار هاى خارج از
منزل و اجتماع را ندارند در چهار ديوارى خانه زندانى استند توسط
مردان خانواده اعاشه و اباطه مى شوند كه خود نقش ضعيف زنان را در
اجتماع بوجوداورده است مجبورا" از أوامر شوهران أطاعت مى كنند كه
اگاهانه يا نا خود اگاه به اعتياد كشانده مى شوند.
|