green parel

 
 

لیلا صراحت روشنی

شاعر، نویسنده و روزنامه نگار

لیلا صراحت روشنی شاعر،نویسنده و روزنامه نگار اهل افغانستان در 23 جوزا سال 1337 در ولایت پروان چشم به جهان گشود؛ وی که دخترِ محترم "سرشار شمالی" یکی از نویسندگان به نام وقت بود، از همان کودکی خودش را در بستر یک خانواده اهل قلم،ادب و روشنفکر یافت که می توان گفت شعر را به مثابه ارثیه معنوی از پدر به ارث برد و به این ترتیب پدر و کانون خانواده اولین استاد و مشوق او شد. لیلا در سال 1344 خورشیدی وارد مکتب و در سال 1355 از لیسه ملالی فارغ گردید؛ سال بعد وارد دانشگاه کابل و دیپارتمنت ادبیات این دانشگاه شد. خانم صراحت سالهای دانشگاه را با نتایج درخشان سپری کرد و در سال 1359 موفق به کسب لیسانس شد که بلافاصله در لیسه مریم کابل، به آموزگاری پرداخت و برای مدت 5 سال از دانش و آموخته های خویش برای دختران سرزمین اش مایه گذاشت؛ بعد از این دوره از سال 1365 الی اواخر حکومت دکتر نجیب، ابتدا به عنوان سردبیر و سپس به حیث معاون در مجله "میرمن" اشتغال ورزید. لیلا زن پرکاری بود. به این همه بسنده نکرده و با تاسیس کانون نویسندگان جوان (در چهارچوب انجمن نویسندگان افغانستان) به عنوان معاون این کانون برگزیده شد و پس از چندی عضویت شورای مرکزی انجمن نویسندگان افغانستان را نیز کسب کرد. وی بعدها در زمان حکومت مجاهدین به حیث معاون ریاست امور زنان به کار پرداخت و نشریه "ارشاد نسوان" را دوباره احیا کرد. او به عنوان اولین مدیر مسوول دوره دوم نشراتی این نشریه نیز برگزیده شد. که دوره اول نشراتی این نشریه به سالهای حاکمیت شاه امان الله برمیگردد؛ در ضمن کانون فرهنگی رابعه بلخی را پایه گذاری کرد که بعدها این کانون در دیار مهاجرت نیز به فعالیت ادامه داد.

لیلا صراحت چند ماه پس از تسلط طالبان بر افغانستان(در اواخر سال 1375 ) مجبور به ترک وطن گردید و کابل را به مقصد پیشاور پاکستان ترک کرد و اندکی بعد از آنجا رهسپار هلند شد. اما مهاجرت و غربت به هیچ وجه نتوانست مانع تلاش های مثمر وی شود و بلافاصله در هلند مسوولیت نشریه "حوا در تبعید"، ارگان نشراتی انجمن زنان افغان  "رابعه بلخی" را بر عهده گرفت تا جای پای محکم و استوار اش الهام بخش فعالیت های زنان افغانستان برای دستیابی به جهانی که نام زن مساوی نام انسان است، باشد.

لیلا صراحت افزون بر فعالیت های گسترده و مثمر اش در زمینه های مختلف در سرایش شعر هم دست بالایی داشت "شعرهای صراحت روشنی از زبانی صميمانه و انديشه‌ای ژرف برخوردار است و تعبيرهای نو و شورانگيز در شعر او ديده می‌شود. درك روشن وی از لحظه‌های سياه تاريخ سرزمين  اش و مردمی كه سالها به انتظار بهار، عشق ها و آرزوهايشان به دار تعصب و كينه‌ورزی آويخته شده و صدايشان برنكشيده می‌ميرد، چنان است كه گاه شعرهايش را از هرگونه تفسير بی‌نياز می‌سازد" و طبع آزمایی شعری او دامنه ی وسیع داشته است چه در غزل،رباعی و دوبیتی چه در شعرهای نیمایی و آزاد حرف هایی به گفتن داشته است با مجموعه های شعری زیر نام های 

۱.طلوع سبز

۲.در تداوم فریاد

۳.حدیث شب (مشترک با ثریا واحدی)

۴.از سنگ ها و آینه ها

۵.روی تقویم تمام سال