نقش زنان در اقتصاد خانواده!
مریم ماندگار
همان گونه که خانواده به عنوان واحد کوچکی از اجتماع در پیشرفت و
توسعه فرهنگی جامعه نقش اول را دارد، در توسعه و رشد اقتصادی جامعه
نیز نقش اساسی را ایفا میکند و میزان، چگونگی و نوع حضور زن در
عملکرد و چرخههای اقتصاد کشور تأثیرگذار است.
یکی از اساسیترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت نیروی
انسانی مورد نیاز جامعه است. توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار
فعال و تحصیلکرده است؛ بنابراین یکی از عوامل مؤثر در توسعه
اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایههای انسانی است. خانواده به عنوان
اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است. از این رو جامعه
باید با تقویت نهاد خانواده زمینه توسعه اقتصادی را مهیا سازد.
امروزه تئوری سرمایه انسانی در مقابل سرمایه فیزیکی مورد توجه
اقتصاددانان و جامعهشناسان دنیا است. در این تئوری سرمایههای
انسانی با ارزشتر از داراییها و منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی به
شمار میآیند و هرچه بر روی انسانها سرمایهگذاری شود، رشد و
توسعه جامعه افزون خواهد شد. از این رو پیشرفت علم و دانش، نگرش و
مهارت افراد، ظرفیت تولیدیِ جامعه را ارتقا میبخشد و در نتیجه رشد
و توسعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تسهیل و تسریع میگردد.
این نظریه میتواند در دو سطح خرد و کلان آثار مطلوب خود را نشان
دهد. در مقطع خرد، بازدهی خصوصی را افزایش میدهد و در سطح کلان
رشد و توسعه جامعه را به همراه دارد، و چون پرورش منابع انسانی از
کانون خانواده آغاز میشود، و مادران نقش اساسی را در زمینه تربیت
و پرورش فرزندان ایفا میکنند، اثرگذاری قابل توجه آنان آشکار است
و این نقش، ویژه زنان است. زنان به عنوان عامل پرورش و رشد نیروی
کار، در جریان بهرهوری و تولید ناخالص ملی سهم دارند، که با
سرمایه گذاری در اطلاعات، دانش، نگرش و مهارتاین ارزش افزوده
خواهد شد. بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملّی به این امر
بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور را دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی
در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و ...
پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قویتری
در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. زنان با فراهم کردن و
آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمیبرای تأمین نیازهای مادی و
معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر
مستقیم بر اقتصاد جامعه میگذارند. در پرورش منابع نیروی انسانی
باید به بعد معنوی و ارزشهای اخلاقی و دینی توجه ویژه شود تا این
نیروها همراه با پیشرفت و رشد و تعالی در بعد مادی و اقتصادی
بتوانند از رشد اخلاقی و ارزشی نیز برخوردار گردند و توسعه اقتصادی
در جهت برقراری و تحکیم عدالت اجتماعی که از جمله برنامه های دین
است پیش رود؛ وگرنه منافع توسعه ی اقتصادی برای قشر خاصی از جامعه
سودبخش خواهد بود و اقشار مستضعف جامعه را در بر نخواهد گرفت.
|