green parel

 
 

 

زنان افغانستان ونگارش

 

غوث الدين مير مسول  فرهنگى افغانان مقيم اتريش و صاحب امتياز مجله

 

زنان افغانستان که بنابر شرايط ناگوار ديروز و امروز نتوانسته اند،به حقوق و ارزشهای معنوی شان نايل آيند و درنتيجه  خشونت،تعصب و تنگ نظری های جامعه را مهار کنند. دلايل فراوان دارد، يکی از آن همانا سطح نازل سهمگيری زنان درپروسه های اجتماعی وفرهنگی ميباشد، اين درست است که فضای سياسی برای مشارکت زنان مقيد ومحدود است،  اما ميتوانند اين چالش را به وسيله نگارش، قلم وبيان شان زدوده وکاهش دهند. آنان ميتوانند جامعه و جهان را با قلم وبيان ازموجوديت خود آگاه سازند.

 

همه گان ميدانيم که گفتار ونوشتار، مقتدرترين ابزار ارتباط انسان ها وانتقال دهنده تجارب ودانستنی ها ميان آنان بوده ودرعين حال بيانگر هويت وشناسنامه جمعيت وفرد محسوب ميشود.

 

زنان نويسنده که معمولاً در داخل کشور مخفيانه می نويسند واکثر خانواده های شان از ابراز آزادنه عقايد وديد گاههای دختران وزنان شان در برابر ديد جهانيان حمايت نمی کنند به  دشواری  جانگاهی مواجه اند، که  اين نوع برخورد سبکسرانه  خانواده ها يکی از محدويتهای جدی فرا راه زنان بحساب  می ايد  که نه تنها از نگاه حقوق يکسان زنان ومردان پرسشهايی را مطرح می سازد، بل ازناحيهء روانی نيز ضربه يی بر پيکر زنان وارد آورده است

 

در بيرون ازمرز بنابر فضای باز، دموکراسی وآزادی بيان وضعيت به شکل ديگری است، در اينجا زنان مجال آنرا می يابند که نگاهها، عقايد وانديشه های شانرا به صورت گسترده يی بازتاب دهند

 

ايجاد چنين فضا برای زنان افغانستان يکی از آرمانها واهداف نخستين  مجله بانو ميباشد، مجله بانو که به شکل فصلنامه در هر ربع سال انتشار می يابد، سعی نموده است تا با تحمل مصارف هنگفت اين بستر رابيشتر از پيش باز نگهداشته و زمينه های بيشماری مانند: تدوير سيمنارها وکنفرانسها، نشريه وايجاد صفحه فيسبوکی را فرآهم سازد تا زنان بتوانند صدای خود را رسا ورساتربلند کنند. درکنار آن يکی از اوليتهای کاری گرداننده  گان مجله ما  آنست که چه گونه زنان را به نويسنده گی و ممارست  فرهنگی بيشتر از پيش آشنا نموده  ومانند مدرسه يی به وسيله تجارب  زنان مبدل شود تا دوشيزه گان جوان  وزنان بيشتر ازپيش بياموزند که چه گونه گفتنی های شانرا ابراز نمايند. تا صدا وندای آنها موثرتر طنين انداز باشد.  

 

مجله بانو بيشتر از بيست صفحه اختصاصی دارد که زنان می توانند نگارش ها، يادداشتها، داستان، شعر، گفتنی ها و مسايل زيربط به سياست، فرهنگ واجتماع را در آن منعکس سازند. در آن صفحه ها حتی الامکان فنون نويسنده گی همراه با زبان نوشتاری واصول نگارش درنظرگرفته شده است،  اما برداشت عينی چنان است، که از يکطرف چنين کيفيتی کامل نيست وازجانبی هم  تازمانی که زنان خود پيشاهنگی شانرا تبارز ندهند، هيچ نهاد وسازمان اجتماعی وبنگاه نشراتی نميتواند تا استعداد های نهفته را پيشکش وزمينه رشد بيشتر از پيش آنان  فرآهم سازد.  

 

ادارهء بانو سعی مستدام مينمايد تا  چنين زمينه ها روز تا روز گسترش يابد وزنان افغانستان بيشتر از پيش در ارايهء آفريده های ادبی شان پيشگام باشند. اما کار های فرهنگی واجتماعی جاده يکطرفه نيست که تنها مسوؤلين طرح و پيشنهاد دهند. کارفرهنگی به ويژه مهارتهای نويسنده گی برعلاوه پيگيری و ممارست به فراگيری دمبدم تازه های دانشی نياز مبرم دارد، امروزه در طرز نگارش واژه های زبان دری دگرکونی های جدی به ميان آمده است، اگر ما نتوانيم که خود را به نو آوری ها همگام سازيم نمی توانيم کاروان بالنده گی را همگام باشيم.  

 

از نگاه ما هرنويسنده وهريک از دوستانی که به مجله بانو مطلبی را غرض نشر می سپارند، برای تبادل تجارب وکاهش کاستی ها ايجاب میکند تا متن ارسالی شانرا با متن نشر شده مقايسه نمايند وببينند که چی نو آوری هايی در نگارش شان به ميان آمده است. با چنين تبادل تجارب ميتوانيم پله های رشد وتکامل فرهنگی را پيموده وارايه های ما بيشتر از پيش منزه وستوده باشند.

 

روی جلد شماره 29 سال چهاردهم

 

-------------