- نبود اقتصاد و مؤسسات توليدى و زراعت
افغانستان يك كشور زراعتى است
از مجموع مساحت افغانستان ( ۶۵۲ هزار کیلومتر
مربع) فقط ۱۲درصد زمین ( ۸ میلیون هکتار ) قابل
کشت است و ۴ درصد از این زمین نیز تحت آبیاری است.
۴۶ درصد نیز چراگاه و ۳ درصد نیز تحت پوشش جنگلات
قرار دارد. از نظر جغرافیایی در حدود ۷۵ درصد از
زمینهای قابل کشت افغانستان در سه حوزه زراعتی از
هشت حوزه زراعتی این کشور قرار دارد که شمال، شمال
شرق و جنوب است.
از تمام مناطق قابل کشت به دلیل کمبود آب تنها
حدود نصف آن سالانه تحت کشت قرار میگیرند.
نداشتن حالات و ابراز مدرن مشكل ديگرى است
كه مردم با ابتداى ترين ابزار كار به كشت وزراعت
مىپردازند و إمرار معيشت مى نمايند
فعلن كه بيشترين كشت كوك نار توسط مافيائ جهانئ
صورت مى گيرد و تمام عوايدش به جيب معامله گران و
تجاران مواد مخدر رفته كه مردم از ان بهره نبرده و
خبرى ندارند .
يكى از صادرات مهم كشور كه قبلا قالين و ميوه خشك
بخارج بود فعلا بشكل كه لازم است تا بتوانند
احتياجات جامعه را مرفوع سازد چشمگير نيست زيرا
بسيارى از درخت هاى ميوه دار و باغ هادر اثر جنگ
ها از بين رفته است
ويا هم از اثر حوادث ناگهوار خشك سالى سيل
وغيره زراعت و باغدارى هم به تنش هاى بلندى مواجع
بوده است
مؤسسات توليدى در كشور 80فيصد در اثر همين جنگ ها
سقوط كرده است
و بيكارى هم به اوج خود رسيده
گرچه گفته ميشود كه محصولات كشور بعد از سقوط
طالبان بالا رفته ولى ساختارهای لازم برای جمع
آوری، نگهداری، بسته بندی و تسهیلات در روند
تولید، بخصوص فراهم ساختن تسهیلات قابل قبول برای
مراحل بعد از برداشت و فنآوری روند تولید و
معیارهای تولید، نیز از چالشهای دیگر فراروی این
محصولات در كشور است
به اين اساس درجه فقر روز تا روز بلندتر رفته
وگداى دركشور رشد نموده است كه
بيشترين انان را زنان و كودكان بى سرپرست تشكيل
ميدهد .
- سو استفاده از گدا ها بخصوص زنان و اطفال توسط
محافياى داخل كشور
تجاران مواد مخدر و قاچاق بران زنان وأطفال
در كشور با استفده از گدا ها موارد مختلف جنايات
را از قبيل دزدى ، همجنس بازى ، سكس
مواد مخدر و عيره و همچنان با فروش و كرايه گرفتن
اطفال و استخدام زنان و معامله با بازار هاى سرحدى
كشور مبالغ انگفت را بدست مى اورند.
گداى در كشور بيك تجارت تعدادى از مفتخوران تبديل
شده است
براساس معلومات كميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان،
در حال حاضر حدود ٦٠ هزار طفل در افغانستان معتاد
به مواد مخدر اند كه يكى از عوامل آن، استفاده از
اطفال برای گدايى و دادن مواد مخدر به آنان است.
تعدادى از اطفال را كرايه مى گيرند در سرما و گرما
با دادن مواد مخدر ترياك
به اين اطفال و خواباندن انان در طول روز تجاران
پول انگفتى بدست مى اورند حتى با اطفال چند ماهه
تا يكساله چون اين اطفال همه روزه به گرفتن مواد
مخدر عادت دارند واگر روزى اين مواد برايشان نرسد
به ناارامى و گريه پرداخته حتى در انزمان هم با
گريه اطفال ترحم مردم را جمع كرده و پول جمع اورى
مى نمايند
كه بسيار درد ناك و تحسربرانگيز است اين اطفال همه
معتاد استند وقتى بزرگ مى شوند انان منحيث حرفه
اينكار را انتخاب كرده خود بخود به گدا ها افزود
مى شود .
این در حالی است که جنگ و چالش هاى موجود این معضل
اجتماعی، بسیار جای نگرانی دارد و اطفال و زنان
همیشه قربانیان بی فریاد و معصوم این سرزمین بوده
اند.
و زنان كه مادران اين اطفال استند نتنها خودشان
اين بار گداى را بخاطر امرارمعيشتى فاميل بدوش
كشيده اند و دردى بيشتر را از اطفال معتاد شان هم
با خود تا ختم زندگى حمل مى كنند .
فساد ادارى :
مطابق گزارشات نشر شده رسمى از صفحات انترنتى
کوشان؛ یکی از مسؤولین کمیسیون جمع آوری گداها می
گوید كسانى كه در شهر كابل گدايى مى كنند، از ۱۰
نفر تنها يك نفر آنها گداى واقعى است.
به گفته وى، ٩٠ درصد گداهايى که از سوى کميسيون
مذکور جمع آورى شده، حاضر نبودند که در مرستون
نگهدارى شوند و برخى از آنها فرار مى کردند.
وى افزود:"هيچ وقت گدايى كه واقعا بيچاره است و به
مرستون معرفی شود، شايق اين نيست كه از مرستون و
از ديوارهاى آن پا به فرار بگذارد؛ چون همه
نيازمندى هاى شان در اينجا مهيا مى شد؛ اما اكثر
شان با ضمانت و ارائه اسناد، از تجمعخانه، رها مى
شدند كه يک تعداد شان راهى خانواده هاى شان مى
شدند و تعدادى ديگر شان دوباره به بازار مى
آمدند."
پس راه هاى بيرون رفت از اين معضله اجتماعى
قابل بحث ذيلا توضيع ميگردد.
١ - ايجاد يك حكومت ملى و مترقى با پايه هاى اساسى
مشترك از تمام اقوام وقبائل و تامين صلح وثبات در
كشور
٢- تامين قانونيت و عدالت اجتماعى، محو فساد
إدارى ، منع چور چپاول منع استفاده از داراى
عامه و غيره دركشور
٣- توسعه و رشد اقتصاد كشور در چوكات روابط بين
الملى
٤- ايجاد و رشد مؤسسات توليدى ، زراعت ًو كشاورزى
، رشد و توسعه واردات و صادرات محصولات كشور
٥- ايجاد شرايط كار و ومحو بيكارى تا اندازه
توان و امكانات
٦ - ايجاد مؤسسات تعليمى ًو تحصيلى وجلب و جذب
اطفال و جوانان به اين مؤسسات تا سن معين بطور
جبرى
٧ - ايجاد مرستون ها، پرورشگاه ها كودكستان ها ،
پناهگاهى زنان با اطفال شان ، و مواظبت از اطفال
بى سرپرست و زنان بى سرپرست و بى بضاعت
و غيره.مى دانيم كه اگر فردا دست بكار هم شويم
غالب شدن به اين مشكلات زمانگير است
اما اگر ما امروز فرصت را از همين زمان از همين
لحظه از دست بدهيم زمان بيشتر را بخاطر رسيدن به
اين اهداف انسانى ضرورت خواهيم داشت
پس نخبه گان ملى ، سياسى، اجتماعى وبلاخره مردم
افغانستان عزيز سر زمين زيباى ايم نفاق ها را كنار
گذاريد از ( من ) بودن به ( ما ) شدن در بين خود و
كتله هاى وسيع مردم بر امده و اين پروسه را دور
از تعصبات زبانى و قومى توسعه بخشيد اتحاد همبستگى
و اتفاق را پيشه سازيد
ملت وبخصوص اطفال معصوم وزنان خشونت بار ما را از
اين بدبختى نجات دهيد در غيران جفا بزرگ در حق اين
ملت رنجديده خواهد بود .
اميد وار استم مقاله مختصر تهيه شده مورد استفاده
هموطنان عزيز قرار گيرد .
زرغونه "ولى " مورخ ( 26.03.2017 )